آشنایی با تکنیک‌ها و متدولوژی‌های مهندسی ژئوتکنیک

0

مهندسی ژئوتکنیک از اصول مکانیک خاک و مکانیک سنگ برای بررسی شرایط و مصالح زیرسطحی استفاده می کند. تعیین خواص فیزیکی، مکانیکی و شیمیایی مربوطه این مواد؛ ارزیابی پایداری شیب های طبیعی و رسوبات خاک مصنوعی؛ ارزیابی خطرات ناشی از شرایط سایت؛ طراحی کارهای خاکی و پی سازه؛ و نظارت بر شرایط سایت، عملیات خاکی و ساخت فونداسیون.

تحقیقات انجام شده برای روش ها و فرآیندهای ژئوتکنیکی جدید و بهبود یافته می تواند تأثیر زیادی بر بهره وری داشته باشد. امروزه چندین روش ژئوتکنیکی وجود دارد که به انجام کارهای پیچیده در زمان کمتر کمک می کند و در نتیجه بهره وری را افزایش می دهد. در این مطلب از آموزشگاه فنی با مهندسی ژئوتکتنیک، تکنیک ها، ابزار ها و انواع روش مورد استفاده در این حوزه بیشتر آشنا می شویم.

مهندسی ژئوتکنیک چیست؟

مهندسی ژئوتکنیک حوزه ای از مهندسی عمران است که بر رفتار مهندسی مواد خاک و زمین تمرکز دارد. با استفاده از اصول مکانیک خاک و سنگ، این زیرشاخه مهندسی زمین شناسی از دانش زمین شناسی، ژئوفیزیک، هیدرولوژی و غیره استفاده می کند. علاوه بر مهندسی عمران، مهندسی ژئوتکنیک نیز در زمینه هایی مانند مهندسی سواحل، پروژه های ساخت و ساز دریایی، معدن، نظامی و نفت استفاده می شود. در حالی که رشته‌های مهندسی ژئوتکنیک و مهندسی زمین‌شناسی دارای حوزه‌های تخصصی همپوشانی هستند، مهندسی زمین‌شناسی ارتباط نزدیکی با زمین‌شناسی دارد در حالی که مهندسی ژئوتکنیک با مهندسی عمران همسو است.

مهندسان ژئوتکنیک از دانش خود برای تعیین خواص شیمیایی، مکانیکی و فیزیکی خاک و سنگ برای طراحی کارهای خاکی، پی و سازه های نگهدارنده استفاده می کنند. بررسی شرایط زمین برای تعیین عمق پایه ها استفاده می شود، در حالی که عملیات خاکی ممکن است شامل خاکریزها، کانال ها، باندها و تونل ها باشد و سازه های نگهدارنده شامل دیوارهای حائل و سدهای پر از خاک باشد. مهندسی ژئوتکنیک فراساحلی با سازه‌های دور از ساحل، مانند سکوهای نفتی، سازه‌های توربین‌های بادی، جزایر مصنوعی و خطوط لوله زیر دریا سروکار دارد. مهندسی فراساحل گرانتر بوده و همچنین با طیف وسیع تری از خطرات زمین و پیامدهای زیست محیطی و مالی بیشتر درگیر است.

تکنیک های مورد استفاده در مهندسی ژئوتکنیک

مهندسان ژئوتکنیک از تکنیک های مختلفی برای توصیف خواص خاک و سنگ استفاده می کنند. این تکنیک ها عبارتند از:

  • تست نفوذ استاندارد (SPT): SPT یک روش آزمایش در محل است که به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد که مقاومت خاک در برابر نفوذ را اندازه گیری می کند. این تست شامل فرو بردن یک نمونه بردار بشکه ای به داخل زمین با استفاده از چکش و ثبت تعداد ضربات مورد نیاز برای پیشروی در یک فاصله معین است. این آزمایش اطلاعات ارزشمندی در مورد چگالی و مقاومت برشی خاک ارائه می دهد.
  • تست نفوذ مخروط (CPT): CPT شامل پیشبرد یک کاوشگر مخروطی شکل به داخل زمین و اندازه گیری مقاومت در برابر نفوذ است. این اطلاعات دقیق در مورد استحکام خاک، فشار منافذ و ضخامت لایه ارائه می دهد. این آزمایش به ویژه برای ارزیابی خاک های ریزدانه و رس های نرم مفید است.
  • تست فشارسنج: تست فشارسنج رفتار تنش-کرنش ا خاک یا سنگ را تعیین می کند. این شامل قرار دادن یک پروب استوانه ای در زمین و اعمال فشار برای اندازه گیری تغییر شکل است. این آزمون اطلاعات ارزشمندی را برای محاسبه نشست و پایداری سازه ها ارائه می دهد.
  • تست برش مستقیم: آزمایش برش مستقیم برای تعیین پارامترهای مقاومت برشی خاک یا سنگ استفاده می شود. این شامل قرار دادن نمونه خاک در معرض نیروهای برشی و اندازه گیری مقاومت در برابر لغزش است. این آزمایش به مهندسان کمک می کند تا پایداری شیب ها را ارزیابی کرده و سازه های نگهدارنده مناسب را طراحی کنند.

ابزارها و تکنیک‌های هوشمند

 مهندسان ژئوتکنیک ابزاری چشمگیر در اختیار دارند که پیشرفت‌های تکنولوژیکی را با تخصص خود ادغام می‌کند. این ابزارها نقش حیاتی در دستیابی به تجزیه و تحلیل دقیق خاک و سنگ دارند. در ادامه برخی از آنها را بررسی می کنیم:

  • نمونه برداری و آزمایش خاک: مهندسان برای آشنایی نزدیک با زمین، نمونه برداری از خاک و آزمایش های آزمایشگاهی را انجام می دهند. آنها نمونه های خاک را از اعماق مختلف استخراج می کنند، آنها را بر اساس توزیع اندازه دانه طبقه بندی می کنند و خواص تراکم را تجزیه و تحلیل می کنند. این آزمایش ها بینش های مهمی را در مورد رفتار خاک ارائه می دهند و به تعیین مناسب بودن آن برای کاربردهای مختلف کمک می کنند.
  • تکنیک های ژئوفیزیک: تیم‌های مهندسی ژئوتکنیک اغلب از تکنیک‌های ژئوفیزیکی پیشرفته مانند رادار نفوذی زمین، بررسی‌های لرزه‌ای و تصویربرداری مقاومت الکتریکی استفاده می‌کنند. این ابزار به آنها کمک می کند تا بدون ایجاد آسیب به شرایط زیرزمینی نگاه کنند. مهندسان با تجزیه و تحلیل امواج یا مقاومت الکتریکی، داده های ارزشمندی را در مورد ویژگی های زیرزمینی و لایه های سنگ جمع آوری می کنند.
  • مدل سازی و شبیه سازی عددی: مهندسان ژئوتکنیک دوست دارند دست های خود را با نرم افزارهای مدل سازی و شبیه سازی کامپیوتری پیچیده کثیف کنند. آنها با وارد کردن داده های ژئوتکنیکی، رفتار خاک و سنگ را در سناریوهای مختلف شبیه سازی می کنند. این آزمایش‌های مجازی به بهینه‌سازی طرح‌ها، ارزیابی ریسک‌ها، و بهبود تصمیم‌گیری کمک می‌کنند و تجزیه و تحلیل دقیق را بدون قدم گذاشتن در محل تقویت می‌کنند.

انواع روش ها و متودهای ژئوتکنینک

در ادامه مختصری از چند روش ژئوتکنیکی دوره عمران  که سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد را تشریح می کنیم.

تزریق تلفیقی

تزریق تلفیقی یک اصطلاح کلی برای تزریق است که در داخل یک توده سنگ با هدف پر کردن ناپیوستگی های توده سنگ انجام می شود. این فرآیند شامل تزریق یک ماده دوغاب برای پر کردن ناپیوستگی ها است، که مسیرهایی هستند که از طریق آن سیالات یا گازها در بیشتر سنگ ها نفوذ می کنند. با پر کردن دوغاب ناپیوستگی سنگ، شیب هیدرولیکی با حرکت مایعات یا گازها از طریق دوغاب کاهش می یابد و در نهایت مهاجرت را کاهش می دهد یا متوقف می کند. این فناوری برای تزریق قبل از حفاری، گروت پرده، گروتینگ فونداسیون و تزریق آب قطع استفاده می شود.

مهندسی پس از دوغاب

درزگیری پستی روشی برای افزایش ظرفیت تای بک، بند، انکر سنگ و میکروپایل است. تزریق پس از تزریق شامل تزریق دوغاب تحت فشار به ناحیه باند شده لنگر است. فرآیند تزریق به طور قابل توجهی ظرفیت لنگرهای ما را فراتر از محدودیت های نظری آنها افزایش می دهد. تزریق پس از تزریق ظرفیت را به طرق مختلف افزایش می دهد. ابتدا، دوغاب تحت فشار، بلافاصله خاک اطراف لنگر را فشرده و تحکیم می کند. این امر باعث افزایش مقاومت برشی خاک و توانایی آن در برداشتن بار از لنگر می شود. ثانیا، دوغاب تحت فشار به طور موثر قطر لنگر زمین را افزایش می دهد. لنگر با قطر بزرگتر می تواند بار اضافی را از طریق افزایش سطح تماس به حجم بیشتری از خاک منتقل کند. با تزریق پس از تزریق، ما معمولاً قادر به دستیابی به ظرفیت های لنگر دو تا پنج برابر مقادیر نظری آنها هستیم.

مارپیچ مداوم

روش مارپیچ پیوسته شامل یک مته مداوم است که برای حفاری یک سوراخ استفاده می شود و بتن از طریق یک محور توخالی تحت فشار با استخراج مارپیچ تزریق می شود. پس از برداشتن مارپیچ، تقویت کننده وارد می شود. این کار یک شمع پیوسته را بدون ایجاد سوراخ باز ایجاد می کند. مارپیچ پروازی پیوسته را می توان برای ساخت یک دیوار انباشته متقاطع استفاده کرد که می تواند به عنوان دیوار حائل یا به عنوان پایه در حین حفاری مورد استفاده قرار گیرد. هنگامی که شمع های اولیه با بتن گیره می شوند، شفت های دیگری بین آنها و به شمع های اصلی بریده می شوند و شمع های جدید میلگرد دریافت می کنند. نتیجه نهایی یک دیوار پیوسته از بتن مسلح است که به کارگران در حین حفاری کمک می کند و از آنها محافظت می کند.

گذرگاه متقاطع (Cross passage)

معابر متقاطع سازه های بتن مسلح ساخته شده بین تونل های دوقلو یا در میان یک تونل و سطح زمین هستند تا به عنوان مسیری برای دسترسی، گذرگاه فرار، استراتژی ایمنی آتش سوزی و مسکن برای تجهیزات الکتریکی و مکانیکی، نگهداری و تهویه عمل کنند. معمولاً به شکل نعل اسب است. حداقل فضای روشن و حداقل عرض روشن اندازه گذر را تعیین می کند. سازه معمولاً با گودبرداری از طریق یک دهانه ساخته می شود. دهانه با برچیدن بخش های تونل در بخش تکمیل شده ایجاد می شود. دهانه موقت در درجه اول از طریق یک قاب تکیه گاه دایره ای حمایت می شود تا زمانی که ساخت لنگه دائمی تکمیل شود.

معابر متقاطع به طور کلی با استفاده از تکنیک های استخراج سنتی برای ایجاد ارتباط بین دو تونل ساخته می شوند. این تکنیک ها معمولاً شامل استفاده از اقدامات تصفیه زمین، بیل مکانیکی، سنگ شکن، بولتینگ سنگ و پوشش شاتکریت از داخل تونل ها می باشد.

دیوار دیافراگمی

دیوار دیافراگمی نوعی دیوار حائل است که برای مقاومت در برابر فشار جانبی ناشی از خاک یا آب استفاده می شود. این روش عمدتاً در تشکیل زیرزمین های عمیق، ایستگاه های زیرزمینی یا برای جداسازی دو تأسیسات بزرگ زیرزمینی استفاده می شوند. دیوار دیافراگمی را می توان تا عمق 50 متر حمل کرد. این دیوار در چنین ساخت و ساز عمیق در مقایسه با سایر روش های سنتی مانند شمع بندی مقرون به صرفه تر هستند. آنها همچنین ممکن است به عنوان دیوار بریده برای جلوگیری از نشت آب استفاده شوند.

دیوار دیافراگمی با استفاده از یک ترانشه باریک حفاری شده در زمین ساخته می شود و توسط یک سیال مهندسی شده تا زمانی که گل با مواد دائمی جایگزین شود حمایت می شود. به طور کلی، دیوارهای دیافراگمی از بتن مسلح ساخته می شوند، اگرچه می توان از دیوارهای غیر مسلح نیز استفاده کرد. ضخامت دیوارها معمولاً از 500 میلی متر تا 1500 میلی متر متغیر است و می توان آنها را تا عمق 50 متر یا بیشتر حفاری کرد.

دیوارهای دیافراگمی اغلب در مناطق پرتراکم یا جاهایی که عمق حفاری بسیار عمیق است استفاده می شود که در غیر این صورت نیاز به حفاری حجم بسیار بیشتری از خاک برای ایجاد شیب های ضربه خورده پایدار دارد. آنها برای زیرزمین های عمیق، ایستگاه های راه آهن زیرزمینی، تخلیه کننده واگن های ریلی، مسیرهای تونل، ایستگاه های پمپاژ و مواردی از این قبیل مناسب هستند.

زمین لنگر

زمین لنگر یک نام رایج است که برای یک سیستم مهندسی استفاده می شود که به طور مکانیکی یک سازه را به زمین ثابت می کند و امکان انتقال بار را به یک لایه مناسب می دهد. نیروهای کششی اعمال شده توسط مقاومت برشی زمین اطراف مقاومت می کنند.

لنگرهای زمینی به یک جزء ضروری در تکنیک‌های ساخت و ساز مدرن تبدیل شده‌اند و معمولاً در دیوارهای نگهدارنده استفاده می‌شوند. مقاومت در برابر واژگونی سازه؛ مقاومت در برابر لغزش منظره؛ پیش بارگذاری زمین برای به حداقل رساندن نشست سازه؛ آزمایش های بارگذاری شمع و صفحه؛ و مقاومت در برابر شناوری سازه از مزایای این روش است. دکل های حفاری برای حفاری به صورت عمودی یا در هر زاویه ای نسبت به دیوار حایل استفاده می شوند، و این امکان را فراهم می کند که راه حل طراحی بهینه ما در هر مورد، بدون توجه به محدودیت های دسترسی موجود، مورد توجه قرار گیرد. دکل های حفاری با دسترسی محدود را می توان در گوشه های تنگ استفاده کرد.

تزریق جت

تزریق جت از جت های سیال با سرعت بالا برای ساخت خاک سیمانی با هندسه های مختلف در زمین استفاده می کند. تزریق جت با استفاده از یک مانیتور تزریقی که به انتهای ساقه مته متصل است، ستون‌هایی از خاک‌کریت (خاک دوغاب‌شده) در محل ایجاد می‌کند. مانیتور جت دوغاب تا حداکثر عمق پیشرفته است. سپس جت های پرسرعت (گروت سیمانی با آب و هوا اختیاری) از پورت های مانیتور شروع می شود. با چرخاندن و بلند شدن ساقه مته و مانیتور، جت ها فرسایش می یابند و خاک درجا را با دوغاب مخلوط می کنند.

بسته به کاربرد و نوع خاک، یکی از سه تغییر استفاده می شود: سیستم سیال منفرد (جت دوغاب دوغاب)، سیستم سیال دوگانه (جت دوغاب دوغاب که توسط جت هوا احاطه شده است) و سیستم سیال سه گانه (جت آب احاطه شده توسط یک جت هوا، با یک پورت گروت جداگانه). فرآیند تزریق جت پانل‌های خاکی، ستون‌های کامل یا ستون‌های جزئی را با استحکام و یا نفوذپذیری طراحی‌شده می‌سازد.

میکروتونلینگ

ریزتونل یا روش حفاری برای ساخت تونل های کوچک استفاده می شود. قطر کوچک این تونل‌ها منجر می‌شود تا اپراتوری که خود ماشین را هدایت کند غیرممکن شود. در عوض، دستگاه حفاری میکروتونل (MTBM) باید از راه دور از یک اتاق کنترل کار کند.

ماشین‌های حفاری میکروتونل بسیار شبیه ماشین‌های حفاری تونل معمولی (TBM) هستند، اما در مقیاس کوچک‌تر. این ماشین‌ها معمولاً از 0.61 تا 1.5 متر (2 فوت 0 تا 4 فوت 11 اینچ) متفاوت هستند، اما ماشین‌های کوچک‌تر و بزرگ‌تر وجود داشته‌اند. معمولاً اپراتور دستگاه را از یک اتاق کنترل روی سطح کنترل می کند. دستگاه میکروتونلینگ و فریم جک در یک شفت در عمق مورد نیاز راه اندازی می شوند.

سقف لوله

روش پشتیبانی سقف لوله به عنوان یکی از روش های کمکی مهم برای حفاری تونل کم عمق به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. تکیه گاه سقف لوله می تواند تنش زمین را تثبیت کند و تنش زمین را پراکنده کند و تنش آزادسازی حفاری را کاهش دهد، که به طور موثر نشست تاج تونل را محدود می کند یا از نشست زمین جلوگیری می کند.

لوله های فولادی از دهانه تونل در جلو نصب می شوند. لوله ها مانند یک چتر یا سایبان در اطراف خط حفاری با کمک تجهیزات استاندارد تونل زنی چیده می شوند. در چند مورد مجزا، لوله های با قطر بزرگتر با استفاده از دکل های مخصوص و روش حفاری Down-The-Hole (DTH) نصب می شوند. با افزایش قابل ملاحظه ظرفیت باربری زمین به تثبیت و محافظت از سقف و صورت تونل کمک می کند.

قطر لوله های فولادی معمولاً بین 60 میلی متر تا 200 میلی متر و ضخامت دیواره 4 میلی متر تا 8 میلی متر اندازه گیری می شود. ارتفاع لوله معمولا بین 12-15 متر اندازه گیری می شود. هنگامی که به انتهای یک میدان سقف لوله می رسید، حدود 3-6 متر از لوله جلوتر از صورت در زمین باقی می ماند. این فاصله به عنوان “طول همپوشانی” سیستم سقف لوله شناخته می شود.

تثبیت شیب

روش تثبیت شیب از اقدامات طراحی دائمی استفاده می کند که به تنهایی یا به صورت ترکیبی برای به حداقل رساندن فرسایش از سطوح آشفته استفاده می شود. هدف از این فناوری تثبیت خاک، کاهش ضربه قطرات باران، کاهش سرعت رواناب سطحی و جلوگیری از فرسایش است. این در مورد شیب‌های پاک‌شده، درجه‌بندی‌شده، آشفته یا جایی که پوشش گیاهی به تنهایی محافظت در برابر فرسایش کافی را فراهم نمی‌کند، صدق می‌کند.

سیستم شورینگ

شورینگ فرآیند حمایت موقت ساختمان، سازه، یا ترانشه با سواحل (پایه‌ها) در هنگام خطر ریزش یا در حین تعمیرات یا تغییرات است. بندکشی از ساحل، چوبی یا فلزی می آید. اتصال ممکن است عمودی، زاویه دار یا افقی باشد. تکیه گاه را می توان با چسباندن دیوار با الوارهای سنگین که در حدود 65 درجه تا 75 درجه به سمت بالا متمایل شده اند تأمین کرد. رویه الوار طوری چیده شده است که بخشی از بار دیوار به آن منتقل می شود، در حالی که انتهای پایینی الوار روی پایه قاب می شود تا بار را با حداقل تغییر شکل به زمین منتقل کند. ممکن است از گوه ها برای تماس نزدیک ساحل با دیوار استفاده شود. اگر دیوار چندین طبقه باشد، ممکن است به یک سری سواحل عمودی نیاز باشد. همچنین از سواحل برای پشتیبانی از قالب‌های دال‌های بتنی، تیرها پ در قاب‌های بتنی مسلح استفاده می‌شود.

شفت سینک

شفت سینک حفاری یک تونل عمودی یا نزدیک به عمودی از بالا به پایین است، جایی که در ابتدا دسترسی به پایین وجود ندارد.

شفت های کم عمق که معمولاً برای پروژه های مهندسی عمران غرق می شوند از نظر روش اجرا با شفت های عمیق که معمولاً برای پروژه های معدنی غرق می شوند تفاوت زیادی دارند. هنگامی که بالای حفاری سطح زمین باشد، به آن شفت می گویند. زمانی که قسمت بالای حفاری زیرزمینی باشد به آن وینزه یا زیرشفت می گویند. شفت های کوچک ممکن است از داخل یک معدن موجود به سمت بالا حفاری شوند تا زمانی که دسترسی در پایین وجود داشته باشد، در این صورت به آنها Raises می گویند. یک شفت ممکن است عمودی یا شیبدار (بین 45 تا 90 درجه نسبت به افقی) باشد، اگرچه بیشتر شفت های معدن مدرن عمودی هستند. اگر دسترسی در پایین شفت پیشنهادی وجود داشته باشد و شرایط زمین اجازه دهد، ممکن است از حفاری بالابرنده برای حفاری شفت از پایین به بالا استفاده شود، به این شفت ها شفت گمانه می گویند. فرو رفتن شفت یکی از دشوارترین روش‌های توسعه است: فضای محدود، گرانش، آب‌های زیرزمینی و روش‌های تخصصی این کار را بسیار دشوار می‌کند.

دیوار شمع

دیوارهای شمع متقاطع با ساخت شمع های بتن مسلح متقاطع تشکیل می شوند. شمع های سکنت با میلگرد فولادی یا با تیرهای فولادی تقویت می شوند و با حفاری زیر گل یا مارپیچ ساخته می شوند. شمع‌های اولیه ابتدا با شمع‌های ثانویه (نر) که در بین شمع‌های اولیه (ماده) ساخته می‌شوند، زمانی که دومی استحکام کافی را به دست آورد، نصب می‌شود. همپوشانی شمع معمولاً به ترتیب 3 اینچ (8 سانتی متر) است. در یک دیوار شمع مماس، هیچ همپوشانی شمع وجود ندارد، زیرا شمع ها به صورت هم سطح با یکدیگر ساخته می شوند. طراحی دیوار شمع سکانس با استفاده از آموزش اتوکد میسر است و زمانی که از تیرهای فولادی استفاده می شود شامل استفاده از بتن ضعیف تر از معمولی است. شمعی که در دیوار بین دو تیر اصلی قرار دارد باید از نظر قوس برشی و فشاری بررسی شود.

پیچ و مهره خاک سنگ

روش پیچ و مهره خاک سنگ شامل، بولت سنگی است که به عنوان پیچ لنگر برای تثبیت حفاری سنگ استفاده می شود که ممکن است در تونل ها یا برش سنگ ها استفاده شود. بار را از قسمت بیرونی ناپایدار به داخل محدود (و بسیار قوی تر) توده سنگ منتقل می کند. پیچ های سنگی با بافندگی توده سنگ به اندازه کافی به یکدیگر کار می کنند، قبل از اینکه بتوانند به اندازه کافی حرکت کنند تا با باز شدن (قطعه به تکه) از بین بروند. ممکن است از پیچ و مهره های سنگی برای پشتیبانی از مش سیم استفاده شود، اما این معمولاً بخش کوچکی از عملکرد آنها است. بر خلاف انکر بولت های معمولی، بولت های سنگی می توانند در تمام طول خود توسط قیچی های کوچک در توده سنگ گیر شوند، بنابراین کاملاً به قدرت کشش خود وابسته نیستند.

پیلینگ

پیلینگ یک استراتژی دیوار حائل رایج است که در آن تیرهای فولادی H شکل (شمع) در اعماق زمین در فواصل منظم  معمولاً 2 تا 4 یارد از هم سوراخ می شوند. در بین هر شمع عمودی، تکیه گاه افقی شکاف را پر می کند و به پخش بار کمک می کند. این روش معمولاً به عنوان دیوار برلین نیز شناخته می شود که در آن از شمع های فولادی و چوب عقب استفاده می شود. مقاومت لحظه ای در شمع و دیوارهای عقب افتاده تنها توسط شمع ارائه می شود. مقاومت غیر فعال خاک با تعبیه شمع ها در زیر درجه حفاری به دست می آید. عقب افتاده پل می کند و خاک را در سراسر شمع ها حفظ می کند و بار جانبی را به سیستم شمع منتقل می کند. شمع و دیوارهای عقب افتاده ارزان ترین سیستم ها در مقایسه با سایر دیوارهای حائل هستند. همچنین ساخت آنها بسیار آسان و سریع است.

پیلینگ پل زیرسازی

برنامه‌ریزی و طراحی زیرساخت‌ها بیشترین حساسیت را نسبت به الزامات تحمل دارد زیرا کل پل را پشتیبانی می‌کند. زیربنای پل شامل پایه ها، تکیه گاه ها و پی می باشد. این بخش‌ها معمولاً به شکلی از سنگ‌تراشی، از جمله سنگ‌تراشی زیر آن، آجرکاری و بتن تشکیل شده‌اند. زیرسازی از اجزای زیر تشکیل شده است:

  • فونداسیون ها: استفاده از روش های تزریق برای اصلاح خاک پی.
  • اباتمنت ها: استفاده از تکیه گاه های نیمه یکپارچه و یکپارچه با یک ردیف شمع.
  • دیوارهای حائل: استفاده از دیوار پیش ساخته سه وجهی، آبریزها و استفاده از دیوارهای حائل مدولار.
  • ورق بتنی پیش ساخته: به عنوان دیوارهای حائل، دیوارهای بال و اجزای تکیه گاه پل استفاده می شود.
  • پایه ها: استفاده از درپوش پایه های بتنی پیش ساخته. از اسکله ها باید اجتناب شود.
  • یاتاقان ها: انواع الاستومری، چند چرخشی، یا ایزوله.
  • حفاظت پایه: استفاده از اقدامات متقابل آبشستگی مدرن، به غیر از ریپراپ
  • بهبود زهکشی: در محل پل در حین ساخت و ساز.

نتیجه

روش های مهندسی ژئوتکنیکی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، چند گزینه محبوب در دسترس هستند. معیارهای انتخاب باید بر اساس نیازهای پروژه و کار مورد نیاز شما باشد. همچنین انتخاب بهترین ابزار در حین استفاده از این روش ها مهم است. مهندسان ژئوتکنیک با استفاده از اصول مکانیک خاک و سنگ، مسئول ارزیابی شرایط و مصالح زیرسطحی و خاک هستند. آنها معمولاً به عنوان مشاور در پروژه های ساختمانی منصوب می شوند. مهندسان همچنین مسائل زیست محیطی مانند دشت های سیلابی و جداول آب را بررسی می کنند. با انجام این کار، آنها می توانند تعیین کنند که آیا یک سایت خاص برای یک پروژه پیشنهادی مناسب است یا خیر، و می توانند فرآیند طراحی مهندسی را در مورد اینکه چگونه شرایط زمین می تواند ایمن و موثر برای ساخت و ساز باشد، آگاه کنند.

ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نمیشود