جلسه ششم و هفتم سمینار “Plot Plan”
آغاز جلسه ششم:
Plot Plan – دکتر قندچی – جلسات قبل در مرد تعاریف اولیه و همچنین اصول و قاعده چیدمان قبل گفته شد. نحوه چیدمان و مسیرهای حرکت Main pipeway. همینطور الزاماتی در مورد چیدمان کلی و محل های قرارگیری واحدها.
امشب در مورد نکات والزامات مشخصا درمورد چیدمان تجهیزات صحبت خواهیم کرد.
که شامل سرفصل های ذیل است:
- ناحیه بندی در تجهیزات
- فواصل بین تجهیزات
- الزامات و نکات اقتصادی
- محدوديت هاي جانمايي كارخانه
- برآورده ساختن نيازهاي فرآيندی تجهیزات
- عملكرد مشترک
- استفاده از چیدمان طبقاتی در طراحی
- سايزهای مختلف تجهيزات
- امكانات زيرزمينی
- شرايط آب و هوايی
در جلسات بعدی در مورد تجهیزاتی مانند پمپ ها و مبدل های حرارتی و نکات مورد نیازشان خواهیم گفت.
همانطور که گفته شد، چیدمان واحدها Unit ها براساس الگوی روند حرکت و یا توالی فرایندی که از B.F.D. (Block flow diagram) و سپس به P.F.D (Process Flow Diagram) که در مرحله Basic تثیبت شده است انجام می شود یعنی همان مسیر حرکت فرایند به صورت هندسی برروی موقعیت نقشه جغرافیای محل سایت شکل می گیرد
Plot Plan – موقعيت تجهيزات (Equipment location):
هر تجهیزی را باید به سه ناحیه تفکیک کرد :
- Piping side
- Access Side
- Maintenance Side
در ناحیه Piping side نازل های لوله کشی قرار می گیرند . این ناحیه باید رو به Pipe rack باشد. در ناحیه Access نازلهای ابزار دقیق Ladder & Platform & stair قرار دارند. در ناحیه Maintenance از تجهیزات، نازل های Manhole و Handhole و امکانات دسترسی تعمیراتی می باشند.
همانطور که گفته شد در طراحی جانمایی Plant همزمان مسیرهای بستر لوله ها Piperack or sleeper انجام میشود. لذا جلوی تجهیزات ناحیه Piping چرا که ارتباط لوله کشی بین تجهیزات از طریق مثلا Pipe rack ودر پشت تجهیز ناحیه تعمیرات می باشد که جاده های دسترسی قرار داده می شوند.
و در جلسات بعدی در مورد تجهیزات مشخصی به مانن پمپ ها و مبدل های حرارتی و… در کجای پروژه و نکات مورد نیازشان خواهیم گفت.
Plot Plan – نکات و الزامات اقتصادي:
عمدهترين قسمت لولهكشي در اكثر واحدهاي پروسس مربوط به ارتباط تجهيزات و مسائل كنترلي بين آنها است. براي به حداقل رساندن هزينه اين اجناس، تجهيزات بايد در توالي فرآيند مطابق با P.F.D چيده شوند. که تا حد امكان نزديك به هم قرار گرفته و در عين حال موارد مربوط به نيازهاي ايمني، احتياجات دسترسي، لوپ هاي لوله کشی مورد نياز جهت انعطاف پذيري در خطوط فشار بالا و دما بالا را برآورده سازند.
ارتباطات موجود در يك واحد بر روي دياگرام فرآيند نمايش داده ميشود. در اولين مرحله، دياگرام بايد به گروه هاي كوچكتر تقسيم گردد. اين گروهها شامل يك مجموعه از تجهيزات مرتبط و كنترلها هستند. و به صورت يك سيستم جزئي در داخل يک واحد اصلي كار ميكنند. تجهیزات قرار گرفته در یک واحدبايد طوري آرايش يابند كه اقتصادي ترين مسير براي لولهكشي به وجود آيد. و كل مجموعه طوري در محوطه کارخانه قرار گيرد كه اقتصادي ترين ارتباط بين سيستمهاي جزئي مربوطه برقرار گردد.
Plot Plan – محدوديت هاي جانمايي كارخانه:
اين محدودیت ها در فاصله مورد نياز بين تجهيزات، پهناي مسير دسترسي، محدوديت هاي مربوط به فواصل ارتفاعي مناسب براي اپراتور و امكان نگهداري ميباشد. مقدار فواصل ايمني بين تجهيزات و ارتفاع مناسب آنها را در بخش بعدی خواهیم گفت.
Plot Plan – فواصل بین تجهیزات:
وابسته به اینکه تجهیزات اثار امخرب عملکردی یا ایمنی دارند فواصل آنها طبق استادارد انجمن بیمه آمریکا و IPSمشخص می شود که به شرح ذیل است
و اگر این دو تجهیز اثری روی هم نداشته باشند مثلا در یکی آب و در دیگری روغن باشد فواصل پشت تا پشت آنها براساس عواملی همچون عبور جاده های مختلف بین آنها و یا عدم برخورد فونداسیون آنها باهم مشخص می شود.
ولی در نهایت حداقل فاصله پشت تا پشت نباید کمتر از 600 میلی متر باشد.
برای مشخص شدن دقیق این فواصل،طراح Plot plant بايد يك طرح ابتدايي و دستي از مسير لوله ها Piping routing study به منظور اثبات اينكه تجهيزات براي ارتباط هر چه بهتر لولهكشي جانمايي شدهاند، تهيه نمايد.
مسير لوله ها ميتواند مطابق آنچه روي دياگرام فرآيند P.F.Dنشان داده شده است، روي طرح كلي آرايش Plot plan به وجود آيد. حال اگر چيدمان تجهيزات به گونه اي است كه باعث ايجاد يك مسير لوله طولاني و غير اقتصادي شده است، در صورت امكان تجهيزات مورد نياز را بايد جابجا نمودو سپس در آرايش Plot plan فاصله بندي تجهيزات، نگهداري، ايمني، ساپورت بندي، انعطاف پذيري لولهكشي، خطوط آناليز تنش و نياز به plat form ها ( تكيه گاه ها) است.
طراح بايد قبل از تائيد آرايش نهايي تجهيزات با يك مهندس فرآيند مشاوره نمايد و با داشتن اطلاعات در خصوص سايز لوله هاي خارج و يا وارد شونده به تجهيزات، فواصل توصيه شده بين لوله هاي خارج شونده و لوله هاي وارد شونده به تجهيزات را در حد مجاز نگه دارد. اين فاصله توصيه شده فضايmm 2200×900 بين پشت تا پشت لوله ها مي باشد كه در اين فضا، يك اپراتور به راحتي مي تواند بين تجهيزات حركت كند، البته در صورت نياز به تردد وسايل موتوري، فضا به4000XST4000 mm تغيير مي كند.
برآورده ساختن نيازهاي فرآيندی تجهیزات:
اغلب اوقات تجهيزات بايد به منظور تأمين عملكرد مناسب فرآيند در موقعيت خاصي قرار گيرند مثلا براي کم کردن افت های فشار و یا تامین ارتفاع اجباري لوله ها ویا ایجاد حرکت سیال در لوله بر اثر وزن Flow gravity جهت صرفه جوئی در بکارگیری پمپ. بنابراين طراح بايد با اطلاعات مهندسي فرآيندی تجهیزات آشنا باشد، چرا كه دياگرام فرآيندي P.F.D به ندرت اين اطلاعات را در اختيار ميگذارد. توصيه ميشود كه طراح قبل از شروع به آرايش در مورد اين نيازمنديها با مهندس فرآيند و لوله کشی مشورت كند. شكل زیر نشان دهنده ای يك آرايش بر مبناي نياز به استفاده از حرکت سیال در لوله بر اثر وزن (یعنی حذف شدن پمپ از مسیر) را نشان می دهد.
عملكرد مشترك:
تجهيزاتي كه نياز به توجه مستمر اپراتور دارند يا داراي تأسيسات و امكانات نگهداري مشابه هستند، بايد در يك فضا قرار گيرند. به عنوان مثال كمپرسورها عموما نياز به مراقبت 24 ساعته اپراتور دارند. همچنين كمپرسورهاي با دستگاه هاي چگالنده بخار، اغلب با كندانسور همان سطح مشترک هستند و در اتاق كمپرسوري قرار ميگيرند كه از امكان حمل و نقل ثابت و مشتركي (مانند يك جرثقيل سقفي متحرك) استفاده کنند. در اين آرايش غالبا تجهيزاتي كه احتياج به دسترسي اپراتورها دارند، در ارتفاع حداقل30/1 متر و حداكثر20/2 متر نسبت به زمين يا تكيه گاه قرار داده مي شوند.
تجهيزات لولهكشي پرهزينهتر ميباشند که استفاده از امكانات مشترك (مانند كندانسور سطحي، ساختمان و امكانات حمل و نقل) اختلاف قيمت را جبران خواهد كرد.
استفاده از چیدمان طبقاتی:
عموما، اغلب واحدهاي فرآيندي جديد در محدوده مكان موجود ساخته ميشوند. در نتيجه واحدهاي فرآيندي قديميتر كه دستخوش توسعه بسياري
مي¬شوند، اغلب در آينده فضاي كافي را نخواهند داشت. اين مسئله ميتواند به عنوان يک مشكل براي آرايشهاي افقي محسوب شود. به هنگام طراحی و ساخت يك آرايش توصيه ميگردد كه بخشهايي از واحد در صورتي كه محدوديت فرآيندي وجود نداشته باشد، بر روي سازههاي مرتفع قرار گيرند و تجهيزات مربوطه در نزديكي آنها قرار داده شوند. براي يك كارخانه در آرايش عمودي، تنظيمات را ميتوان در سايز كلي سازه اعمال كرد و طبقات اضافي ايجاد نمود. به هنگام تنظيم آرايش جديد بايد به اين مورد توجه کافي شود که حداقل فضاي مورد نياز به نحوي كه نگهداري با مشكل روبرو نشود تأمين گردد.
سايزهای مختلف تجهيزات:
به طور ايدهآل، انواع تجهيزات واحد فرآيند بايد هم سايز باشند ولي به هر حال اين مسأله به ندرت اتفاق ميافتد و طراح اغلب درگير با مسأله گنجاندن تجهيزات بزرگ و دست و پا گير در محيط با حفظ زيبايي واحد خواهد بود. به هر حال برخي فرآيندها به تجهيزاتي بزرگتر و با شكل نامأنوستر (مانند يك مبدل در يك واحد تجزيه كاتاليتيكي سيال) نياز خواهند داشت.
در چنين شرايطي، ابتدا طراح بايد تجهيزات بزرگتر را جانمايي كرده و ساير تجهيزات واحد را دور آنها جانمايي نمايد. صرفنظر از آنكه كارخانه به صورت يك آرايش افقي يا بر روي سازه طراحي شود، طراح بايد پيش بيني هاي لازم جهت اپراتور و دسترسي جهت نگهداري را انجام دهد. البته طراح بايد تجهيزات مربوط به فرآيند را مورد بررسي قرار داده و بر اساس نيازمندي هاي آنها حين كار و نگهداري، طرح ريزي نمايد.
براي مثال، برج هاي فرآيند بلند بايد در موقعيتي قرار گيرند كه امكان جابجايي تجهيزات داخلي آنها ميسر باشد، رآكتورها فضاي كافي جهت گذاشتن و برداشتن كاتاليست داشته باشند، جهت مبدل هاي پوسته و لوله فضاي لازم جهت بيرون آوردن اجزا موجود باشد و تجهيزات در فضاي مورد نياز جهت كارخانه در نظر گرفته شوند. تجهيزاتي كه نياز به سرويس حين كار مداوم يا زمان هاي توقف مشخص شده دارند، بايد از طريق راه هاي كمكي يا مسيرهاي دسترسي داخلي قابل دسترسي باشند. طراح پيش از شروع به جانمايي كارخانه و بر اساس مشخصات پروژه، نياز اپراتور به دسترسي و وسايل مورد نياز براي سرويس را در نظر مي گيرد.
امكانات زيرزميني:
امكانات زيرزميني متعددي وجود دارد كه ميتواند موقعيت تجهيزات را تحت تأثير قرار دهد. برحسب شرايط خاك، فونداسيون تجهيزات ميتواند به صورت گروهي يا تكيه گاه هاي مستقل باشد. فونداسيون هاي مستقل به فضاي بيشتري نسبت به فوندانسيون هاي گروهي احتياج دارند و بايد توجه لازم در جانمايي تجهيزات به نحوي به عمل آيد كه فضاي لازم بين فونداسيون تجهيزات بزرگتر وجود داشته باشد. در برخي موارد، تجهيزات را ميتوان روي يك فونداسيون مشترك سوار كرد. در مورد تجهيزاتي كه الكتروموتور دارند، نبايد بر روي فونداسيونشان تجهيزات ثابت قرار داد. بر حسب مشخصات پروژه، كابل هاي برق و ابزار دقيق ميتوانند رو يا زير زمين قرار گيرند. اگر زيرزمين قرار داده شوند، حين ايجاد كارخانه بايد فضاي كافي مد نظر قرار گيرد.
لولهكشي زيرزميني فاكتور ديگري است كه طراح بايد به هنگام جانمايي تجهيزات در نظر داشته باشد. اكثر واحدهاي فرآيندي به مجراي فاضلاب آب هاي روغني، مجراي فاضلاب باران، سيستم آب آتش نشاني، سيستم تخليه شيميايي، سيستم تامين آب خنك كن و برگشت آب خنک کن احتياج دارند که لوله کشي آنها بايد در زير زمين انجام شود. همچنين لوله کشي تجهيزات فشار بالا هم به دليل حصول ايمني بيشتر در زير زمين انجام مي شود. تمامي واحدهاي جانبي فوق نيازمند فضاي مناسب هستند که توصيه ميگردد طراح پيش از شروع به جانمايي تجهيزات، امكانات مورد نياز در زير زمين را بررسي نمايد.
شرايط آب و هوايي:
جانمايي تجهيزات ميتواند تحت تأثير شرايط آب و هوايي قرار گيرد. در مناطق بسيار سرد، تجهيزات بايد محصور باشند؛ اين عمل با محصور نمودن كل واحد به مانند شکل زیر يا به وسيله محصور نمودن هر گروه از تجهيزات (كمپرسورها يا پمپ ها) همانند آنچه در شكل بعدی نشان داده شده است، ميسر خواهد بود. در مورد محصور نمودن جداگانه گروه ها در صورتی که اقتصادی باشد ميتوان تجهيزات را خارج از توالي فرآيند (PFD) جانمايي كرد.
باد ميتواند مكان تجهيزاتي چون كورهها، كمپرسورها، اتاق هاي كنترل، برج هاي خنك كن و دودكشها را تحت تأثير قرار دهد. با توجه به مسير باد غالب، كورهها يا ساير تجهيزات احتراقي در مکان¬هايي واقع
مي گردند كه از تجمع گازهاي قابل احتراق ممانعت گردد. دود دودكشها يا بخار برج هاي خنك كن نبايد در امتداد مسير محيط هاي كاري عمده (اتاق هاي كمپرسور، اتاق هاي كنترل و سازهها) باشد.
جلسه هفتم و انتهایی طراحی Plot plan
سرفصل های قبلی عنوان شده:
- معرفی پلات پلن و نقش ان در پروژه
- انواع آن
- مراحل ایجاد
- نحوه تقسیم بندی
- الزامات ها
- و در جلسه پیش مباحث زیررا اضافه نمودیم :
- لوله كشي اقتصادي:
- محدوديت هاي جانمايي كارخانه:
- برآورده ساختن نيازهاي فرآيندی تجهیزات:
- عملكرد مشترك:
- استفاده از چیدمان طبقاتی در طراحی:
- سايزهای مختلف تجهيزات:
- امكانات زيرزميني:
- شرايط آب و هوايي:
با توجه به اینکه احساس کردم که سمینار من تماما به اعداد و فواصل و الزامات گذشت. و خودم را جای دوستان قرار داده که با یک ارتباط مجازی اینچنینی شاید روش مناسب نبوده لذا یکبار دیگر به صورت مرور مطالب را خواهیم دید. سپس به نکات جانمای کردن تجهیزات بخصوص زیر خواهیم پرداخت:
امشب به نکات جانمای کردن تجهیزات بخصوص زیر خواهیم پرداخت:
به تصویر های بالا دقت کنید وهمانطور که گفته شد. در چیدمان تجهیزات مسیر بستر لوله ها (Piperack & sleeper way) مهم بوده و واحدها به موازات آن چیده خواهند شد.
در تصویر بالا همه موارد و تجهیزات نمونه چیده شده اند. ترتیب چیدن از وسط Piperack به سمت چپ یا راست اول Asile way (فضای خالی جهت تردد ) و سپس تجهیزات وسپس جاده دسترسی تعمیراتی
– حداقل فاصله بين ابتدای تجهيزات تا بستر لوله که به عنوان یک راهرو(Aisle Way) که در تصویر به عنوان C5 آورده شده بايد معادل 2300 ميلي متر باشد که این فاصله محل تردد پرسنل می باشد. لوله های که از روی Pipe rack به تجهیزات می روند باید بالای 2200 میلی متر باشند تا سرگیر نباشند.
– حداقل فاصله Access Way بين تجهيزات اگر نياز به عبور و مرور اپراتور باشد، 1000 ميلي متر (C1) در نظر گرفته مي شود.
– حداقل فاصله Access Way بين تجهيزات اگر نياز به عبور و مرور اپراتور نباشد. 760 ميلي متر(C7) و یا 600 (C1) در نظر گرفته مي شود.
– کنار بستر لوله حتما بايد جاده در نظر گرفته شود. که فاصله بين جاده تا اولين تجهيز حداقل 3 متر است.
با توجه به تصویر بالا حال نکته بعدی فواصل بین تجهیزات بود. که بعد از بیان کردن الزام های مختلف در تعین و جانمایی آنها جاده ها نقش تعین کننده ای دارند.
گفته شد که برای تجهیزات سه ناحیه Piping side , maintenance side , Access side باید درنظر گرفت برای هر کدام از این ناحیه ها حداقل نکات ایمنی که باید در نظر گرفت :
– امکان دسترسي جهت اطفاء حريق
– امکان دسترسي جهت تعميرات و نگهداري و عمليات معمولي
– امکان دسترسي جهت عمليات خاص براي قطع اضطراري سيستم در شرايط آتش سوزي
– اطمينان از اين که تسهيلات اضطراري بحراني در معرض آتش سوزي قرار ندارند.
– جداسازي منابع احتراق از منابع انتشار مواد قابل اشتعال
– در تعيين فضاي اطراف تجهيزات مواردي چون ساپورت ها، شيرهاي. کنترل و ايستگاه هاي آب آتش نشاني (در صورت نياز) نيز موثر هستند.
در نظر گرفتن نظريات و الزامات کدهاي NFPA، استانداردها و قوانين مربوطه براي. حصول ايمني و جلوگيري از آتش سوزي و یادمان نرود که Piping sideبه سمت Piperack خواهد بود.
در طراحی Plot plan در موارد فواصل بین تجهیزات گفته شد. وبا روش و نحوه طراحی که تا کنون گفتیم. ولی در مواردي که فاصله بين تجهيزات به طور قابل توجهي از مقادير بيان شده درجدول. فواصل که در جلسه قبل ارائه شد ، کمتر باشد. معمولا جهت جبران اين موضوع، از تسهيلات ايمني اضافي مانند. تسهيلات قطع و خاموش کردن اضطراري، تجهيزات ضدآتش، اسپري هاي آب و… استفاده مي شود. البته کاهش فواصل بين تجهيزات به پايين تر از مقاديردر جدول فواصل بايد با تاييد کارفرما انجام شود.
موارد زير مي تواند موجب ايجاد تغییرات و انحراف از الزامات اوليه و بنيادي شود:
- محدوديت هاي فيزيکي موجود در سايت
- خطرات ويژه
- الزامات مربوط به انعطاف پذيري در خصوص توسعه آينده کارخانه
- توپوگرافي (نقشه برداري) و بادهاي غالب
- ملاحظات محيطي
- شرايط مکاني و موقعيت سايت
پمپ ها
- پمپ ها بايد به صورت گروهي تعبيه شوند تا تعميرات و نگهداري آنها امکان پذير باشد.
- بهترین جای قرارگیریشان در زیر Piperack می باشد.
- پمپ ها بايد طوري قرار داده شوند که خطوط مکش آنها کوتاه شود.
- پمپها معمولا بايد در يک يا چند رديف زير و يا نزديک به بستر لوله قرار داده شوند. الکتروموتور پمپ بايد به سمت مرکز بستر لوله قرار گيرد.
- بعضي از پمپ ها مانند پمپ هاي با ستون خلاء تحتاني ممکن است نزديک به تجهيزاتي که قرار است از آنها مکش انجام شود، قرار گيرند.
10- مقدار فاصله Aisles بين رديف هاي پمپ ها بايد حداقل 3 متر باشد.
11- فضاي پيشنهادي مورد نياز براي پمپ ها 5/0 تا 0/1 متر در پهنا و 2 متر در فاصله مرکز تا مرکز است. (رنج 5/1 تا 0/3 متر قابل قبول است)
12- قرارگيري پمپ شيميايي کوچک، پمپ هاي همراستا و پمپ هاي تزريق هم از قوانين بالا براي فضاي مورد نيازشان تبعيت
مي کنند.
کمپرسورها
- با توجه به اين که اصولا چندين کمپرسور بزرگ در يک واحد قرار دارند، قرار دادن نواحي مربوط به نگهداري، تعميرات و اپراتوري آنها در يک منطقه اقتصادي تر خواهد بود.
- جهت قرارگيري کمپرسورها بايد با توجه به تجهيزات اطراف انتخاب شود تا از بروز نقايص مکانيکي جلوگيري شود.
- دسترسي به سيستم اطفاء حريق بايد حداقل در دو طرف ساختمان کمپرسور امکان پذير باشد.
- در صورت نياز به Inter-Cooler و Knockout Drum در ناحيه کمپرسور، نبايد محدوديتی در دسترسي به سيستم اطفاء حريق و منطقه تعميرات و نگهداري کمپرسور ايجاد شود.
- کمپرسورها بايد از آتش سوزی در امان باشند.
- جهت سهولت تعميرات و نگهداري، کمپرسورها بايد نزديک به يک راه دسترسي نصب شوند.
- بعد از کمپرسورها، بايد فضاي کافي براي لوله کشي هاي گوناگون و نيز تجهيزات کمکي کمپرسور مانند مخزن مکش و نيز Intercooler در نظر گرفته شود.
- کمپرسورها بايد به گونهاي تعبيه شوند که افت فشار در طرف مکش آنها به حداقل برسد.
- از آنجايي که مقدار بسيار زيادي کابل کشي الکتريکي و ابزار دقيقي براي يک کمپرسور نياز است، تا حد امکان کمپرسورها بايد نزديک به اتاق کنترل و پست فرعي تعبيه شوند.
- بايد فضاي کافي اطراف يک کمپرسور جهت تعميرات و نگهداري در نظر گرفته شود.
برج ها و راکتورها
در محوطه يك (Tower) برج، نشان داده شده در شكل زیر Tower و دستگاه هاي وابسته مانند Drum و مبدل هاي حرارتي، نزديك Pipe rack اصلي قرار داده ميشوند و سرويس دهي به آنها از طريق جاده كمكي خواهد بود.
در اطراف رآکتور بايد فضاي کافي جهت ذخيره و استفاده از کاتاليست (تازه و مصرف شده)، مواد شيميايي، هيدروژن، نيتروژن و… وجود داشته باشد. در مواردي که براي دسترسي احتياج به عبور و مرور وسايل نقليه باشد، بايد فضاي کافي جهت اين مورد وجود داشته باشد.
- برج ها بايد در مجاورت و نزديکي تجهيزات فرآيندي مربوطه مانند کندانسورهاي بالاسري، دريافت کننده هاي بالاسري، Re boiler و … قرار داده شوند.
- جايابي و قرارگيري برج بايد با در نظر گرفتن مسير انتقال و روش نصب بررسي شود.
- بايد فضايي مناسب براي جمع کردن و جداکردن قطعات داخلي برج مانند سينيها، تجهيزات زداينده رطوبت و… در نظر گرفته شود.
- در جايي که قرار است 2 و يا تعدادي بيشتر برج نصب شوند، خطوط مرکزي آنها بايد به موازات Pipe rack تنظيم شود، البته در مواردي که قطر برج ها کوچک باشد ممکن است که برج ها به صورت گروهي قرار گيرند و نسبت به Pipe rack در وضعيت عمودي باشند.
- برج ها و Drum بايد بر اساس خط مرکزي آنها تعبيه شوند.
- در برج هايي که نسبت طول به قطر از30 بيشتر باشد به سازه هايي جهت ساپورت کردن احتياج است. البته قابل به ذکر است که طراحي برج بر اساس نظر کارفرما انجام مي شود.
چیدمان مبدل های حرارتی
- مبدل هاي حرارتي بايد نزديک به Vessel و تجهيزات مربوطه به آنها قرار داده شوند. بعضي تجهيزات مانند Bottoms Coolers بايد در فاصله دورتري از Vessel قرار گيرند.
- فاصله افقي بين بدنه مبدل هاي حرارتي و بين مبدل هاي حرارتي و تجهيزات اصلي بايد حداقل 0/1 متر از هر طرف در نظر گرفته شود.
- در جايي که تعدادي مبدل حرارتي در کنار هم قرار دارند. معمولا بايد خط مرکزي نازل هاي آنها هم تراز و موازي باشد.
- لوله کشي اطراف مبدل هاي حرارتي و تجهيزات مربوطه آنها در سرويس هاي فشار .بالا و دما بالا بايد به گونه اي باشد که انعطاف پذيري مناسبي در برابر تنش هاي حرارتي فراهم شود.
- در اطراف مبدل هاي حرارتي بايد فضاي کافي جهت نصب ايمن، آچارکشي آسان و بيرون کشيدن Tube Bundle وجود داشته باشد.
- در مواردي که از پره هاي هوايي استفاده مي شود، طول واحد بر اساس اين پره ها تعيين مي شود. پره هاي هوايي نبايد در نزديکي کوره ها نصب شوند.
- در جايي که مبدل هاي حرارتي هواخنک روي بسترهاي لوله و يا روي سازه هايي نصب ميشوند، بايد فضاي کافي در اطراف آنها جهت تعميرات و نگهداري در نظر گرفته شود.
- با توجه به اين که دماي اتمسفر در سمت مکش، مبناي طراحي مبدل هاي حرارتي هوا خنک است، بايد از ورود هواي داغ ناشي از تجهيزات دمابالا به داخل مبدل هاي حرارتي هواخنک جلوگيري شود.
- مبدل هاي هواخنک نصب شده در يک واحد بايد به صورت هم سطح نصب شوند، مگراينکه خيلي از هم متمايز باشند و يکي از آنها قادر به مکيدن هواي تخليه شده از ديگري نباشد.
- Re boiler نوع Thermo siphonبايد بعد از Vessel مربوطه به آنها تعبيه شوند.
Vessels & Drums:
- Vessels & Drums اصولا تا حد امکان نزديک به تجهيزات مربوط به آنها قرار داده مي شوند.
- Drum افقي نزديک به بستر لوله قرار داده مي شوند به صورتي که خط مرکزي افقي آنها در زاويه قائمه نسبت به بستر لوله باشد.
- Drum عمودي در مجاورت و نزديکي تجهيزات عمودي مربوطه قرار داده مي شوند و خطوط مرکزي آنها بايد هم تراز خط مرکزي تجهيزات ذکر شده باشد.
Plot Plan – تجهيزات آتشی:
1- کوره ها و بويلرها بايد در سمتي نصب شوند که رو به جهت باد غالب است. تا به اين ترتيب از تماس آنها با گازهاي آتشگير نشتي (هيدروکربن سبک) جلوگيري شود.
2- فضاي کافي براي تعميرات و نگهداري لوله هاي کوره ها بايد در نظر گرفته شود. بر اساس استاندارد IPS-E-El-110 و دسته بندي نواحي پرخطر، تجهيزات آتشي نبايد در ناحيه Class I, Division 2 نصب شوند.
3- در جايي که مسائل اقتصادي و تجربي حاکم باشد، تجهيزات ايزوله آتشي ترجيحا بايد به صورت گروهي نصب شوند. در مواردي که ازيک دودکش معمولي استفاده ميشود، سيستم ايزولاسيون يا موانع مناسبي در مسير مجراهاي مربوطه دودکش تعبيه مي شود.
4- هيترها بيشتر در نزديکي لبه ناحيه فرآيندي تعبيه می شوند. به اين ترتيب فضاي بيشتري براي تعميرات و نگهداري لحاظ مي شود. و هيتر از ساير تجهيزات اطراف آن ايزوله مي شود. در حال حاضر در بسياري از موارد داشتن دودکش هاي بلند ضروري است. با توجه به قيمت بالا و سايز حداقل، مي توان از يک دودکش بلند براي همه هيترها استفاده کرد. اين موضوع مي تواند فاکتور مهمي در حل مسائل مربوطه در طراحي شود.
5- نواحي بيرون کشيدن Tube نبايد با راه هاي دسترسي اصلي و يا نواحي فرآيندي ديگر تداخل داشته باشد.
6- در محوطه اطراف و همچنين در زير Fire Heater بايد سيستم تخليه مناسب تعبيه شود.
- بر اساس الزامات طراحي فرآيند، ممکن است که تجهيزات آتشي در فاصله 15 متري از يک منبع پرخطر تعبيه شوند.
Plot Plan – مخازن و Vesselهاي ذخيره:
1) جانمايي، چيدمان و فاصله گذاري مخازن و Vessel ذخيره با توجه به الزامات زير انجام مي شود:
– مخازن بايد به گونه اي نصب شوند که با ايجاد گردش آزاد هوا بتوانند باعث آزاد شدن بخارهاي موجود تا حد امکان شوند.
– مخازن بايد در رديف هاي حداکثر دوتايي چيده شوند و هر مخزن بايد نزديک به يک جاده و يا راه دسترسي باشد.
– در هر طرح بايد سيستم آب آتش نشاني تعبيه شود. در غير اين صورت الزاماتي که بايد رعايت شوند دقيق و پیچیده خواهند شد.
– حداقل فاصله بين مخازن تا مرزها يا بين مخازن تاديگر تسهيلات بايد براساس آخرين ويرايش کدNFPA 30 “کد مواد قابل احتراق و سوختني” طراحي شود.
– کنترل اشاعه و پراکندگي ذرات منتشر شده بايد توسط حصار خاکريز انجام شود. حجم خاکريزها بايد بر اساس NFPA 30 تقسيم بندي شود. چيدمان و طراحي خاکريز بايد بر اساس NFPA 30.
طراحي فرآيندي براي ذخيره و انتقال سيال گاز و مايع
الف) Doom roof tanks قطر مخزن
ب) مخازن کروي يا شبه کروي قطر مخزن
پ) Doom roof tanks and spheres or spheroids قطر مخزن
– در خصوص مخازن ذخيره اتمسفريک طراحي شده براي 20 کيلوپاسکال و يا کمتر که حاوي سيالات قابل احتراق و اشتعال باشند، موارد زير وجود دارد:
الف) مخازن حاوي نفت خام و يا ذخاير با نقطه اشتعال پايين بايد در مناطقي دورتر از واحدهاي فرآيندي، خطوط خاص و مناطق پر تجمع انساني قرار گيرند.
ب) حداقل فاصله بين مخازن اتمسفريک تا مرزها و يا ديگر تسهيلات در جدول فواصل جلسات قبلی ارائه شد.
پ) مخازن حاوي نفت خام و ذخاير با نقطه اشتعال پايين بايد حداکثر در 2 رديف نصب شوند. هر مخزن بايد نزديک به يک راه و يا جاده دسترسي باشد.
ت) مخازن حاوي ذخاير با نقطه اشتعال بالا، بايد حداکثر در3 رديف قرار داده شوند. و هيچ مخزني در اين حالت نبايد بيشتر از يک رديف از يک جاده و يا راه دسترسي فاصله داشته باشد.
ث) حداقل فاصله بين مخازن ذخيره اتمسفريک در جدول فواصل جلسات قبلی ارائه شد.
ج) حصار خاکريز بايد طوري تعبيه شود که پراکندگي ذرات منتشر شده را کنترل کند. طراحي و چيدمان خاکريز بايد بر اساس الزامات NFPA30 و استاندارد IPS-C-ME-100 انجام شود. در صورتي که هرگونه تناقضي بين کد NFPA 30 و استاندارد ذکر شده وجود داشته باشد، الزامات کد NFPA 30 تعيين کننده خواهد بود.
نظرات بسته شده اند.