در مراحل مختلف طراحی پایپینگ واحدهای صنعتی بزرگ نیاز به وجود نگاهی نقادانه و جامع به بخشهای مختلف طراحی، تامین، نصب و اجرا و بهره برداری پایپینگ واحد صنعتی و ارتباط آن با سایر بخشهای مرتبط چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ زمانی از نظر توالی وترتیب در راستای انجام هرچه پربازده تر فرآیند طراحی وجود دارد. این مهم نیازمند پیاده سازی بستری فراگیر با نگاهی پیشگیرانه و البته با بهره جویی از دانش و تجارب پیشین، همراه با توانایی کافی برای مد نظر قراردادن تمامی موارد تاثیر گذار داخلی و خارجی سازمان به صورت یکپارچه و همزمان و به نوعی پیادهسازی بخش های مربوط به رسیدگی به ریسکها ذیل سیستم مدیریت یکپارچه میباشد(فلاحی و همکاران. 1397). پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک موضوعی جامع و شامل و بسیار پر اهمیت است که در استانداردهایی نظیر ISO9001 و گستره دانش مدیریت پروژه دارای بخش هایی مفصل بوده و سازمان ISO استانداردی را تحت عنوان استاندارد تخصصی مدیریت ریسک ISO31000 جهت پیاده سازی در سازمان ها و ارگان ها منتشر نموده است. در این مقاله ابتدا اقدامات صورت گرفته در راستای پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در فرآیند طراحی پایپینگ در گروه موننکو به تفصیل توضیح داده شده و در بخش بعدی ریسکهای دارای اهمیت بیشتر و با احتمال وقوع بالاتر به همراه پاسخ مناسب به آنها آورده شده است.
تفکر مبتنی بر ریسک چیست؟
تفکر مبتنی بر ریسک به نوعی در تمامی این استانداردها و گستره های دانش تفکر مبتنی بر ریسک به همراه چرخه طرح، اجرا، بررسی و اقدام با رویکردی فرآیندی به مانند روحی در تمامی اقدامات و سطوح برنامه ریزی و سازماندهی وجود داشته که شامل چهار بخش اصلی مطابق شکل 1 می باشد. تفکر مبتنی بر ریسک از آنجا اهمیت می یابد که سازمان را قادر می سازد که عواملی که می تواند منجر به انحراف از نتایج طرحریزی شده فرآیند ها، برای پیاده سازی اقدامات پیشگیرانه به منظور به حداقل رساندن اثرات منفی و بازدارنده و استفاده حداکثری از فرصت ها؛ تعیین نموده و رویه های مناسب را اتخاذ نماید.
تفکر مبتنی بر ریسک در گروه موننکو در تمامی واحد ها پیاده سازی شده و نکته قوت این اقدام پیاده سازی اثر بخش آن در بخش فرآیند طراحی به خصوص فرآیند طراحی پایپینگ می باشد. به همین منظور ابتدا ریسکهای متعدد شناسایی شده و از نظر اهمیت و احتمال رخداد دسته بندی شده و مهم ترین و محتمل ترین آنها انتخاب و اقدام اصلاحی، پیشگیرانه و . . . متناسب با آن اتخاذ و ترتیب اثر داده شده است. در بخش اول این مقاله اقدامات صورت گرفته در راستای پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در فرآیند طراحی پایپینگ به تفصیل توضیح داده شده و در بخش بعدی ریسکهای دارای اهمیت بیشتر و با احتمال وقوع بالاتر به همراه پاسخ مناسب به آنها آورده شده است.
جهت شرکت در دوره و یادگیری و آموزش PMP در نوین پارسیان کلیک نمایید
پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک
پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک از چهار بخش اصلی شناسایی ریسک، ارزیابی ریسک، پاسخ ریسک و کنترل ریسک تشکیل شده است. در بخش شناسایی ریسک اقداماتی صورت می گیرد که منجر به شناسایی تهدید ها وفرصتها می گردد. در بخش ارزیابی ریسک تمامی ریسکهای شناسایی شده مورد بررسی کیفی و کمی قرار گرفته و با تشکیل جداول احتمال و اثر و انجام تحلیلهای عددی بر روی آنها مهمترین آنها و اصطلاحاً تاپ ریسک شناسایی می گردند. بسته به اهمیت و احتمال وقوع ریسک و همچنین گستره و تعداد تاپ ریسکها برنامه پاسخ مناسب برای ریسک ها بر اساس استراتژی و میزان صرف هزینه و زمان برای انجام این پاسخ ها برای باقی ریسک ها تدوین و انجام می پذیرد. دست آخر این اقدامات مورد بررسی قرار گرفته تا از طرفی از لحاظ مدیریت استراتژیک همسو با برنامه های مدیریت یکپارچه بوده و از طرف دیگر تطابق آن با برنامهریزیها و طرحریزیهای انجام گرفته در مراحل قبلی تفکر مبتنی بر ریسک بررسی گردد. در این بخش اقداماتی که پیشتر گفته شد که در فرایند طراحی پایپینگ در راستای پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در سازمان انجام می پذیرد به تفصیل ارائه میگردد.
شناسایی ریسک
در این مرحله از فرآیند طراحی باتوجه به دانش و پروژه های پیشین، شرایط داخلی و خارجی سازمان، بندهای قرادادی و . . . ریسک های موجود شناسایی و اثرات آن بررسی و نوع تهدید یا فرصت بودن آن مشخص می گردد. به طور کلی ( بر اساس استاندارد ISO9001 و استاندارد تخصصی مدیریت ریسک ISO31000 ) ریسک عبارتست از رخداد یا شرایطی نامطمئن که اگر به وقوع بپیوندد اثری منفی یا مثبت بر حداقل یکی از اهداف سازمان میگذارد. تهدید عبارتست از ریسکی که در صورت وقوع، تأثیری منفی بر روی حداقل یکی از اهداف سازمان دارد یا میتواند تغییراتی منفی در سازمان ایجاد نماید. نقطه مقابل تهدید، فرصت است. فرصت عبارتست از ریسکی که در صورت وقوع، تأثیری مثبت بر روی حداقل یکی از اهداف شرکت دارد یا میتواند تغییراتی مثبت در سازمان ایجاد نماید. در این مرحله ریسک ها شناسایی شده و تهدید یا فرصت بودن آن مشخص شده و برای مرحله ارزیابی دسته بندی می گردند.
جهت شرکت در دوره آموزش PLC در مجتمع نوین پارسیان کلیک نمایید
ارزیابی کیفی و کمی ریسک
در این مرحله پس از شناسایی ریسکها اقدامات، احتمال وقوع هریک و همچنین اثر آنها در صورت به وقوع پیوستن بر فرآیند طراحی پایپینگ سنجیده شده و در نهایت تاپ ریسک ها غربال می شوند. این فرآیند مطابق شکل 2 با بررسی احتمال وقوع و میزان اثر آن ریسک بر اهداف استراتژیک مشخص می گردد.
با بررسی ریسک ها و شناسایی احتمال و اثر آن و متناسب با شرایط سازمانی و وضعیت پروژه و همچنین شدت اثر هریک از ریسک ها، ریسک های با احتمال وقوع بالاتر و شدت اثر مهم تر به ترتیب مورد بررسی قرار گرفته و اقدامات متناسب با تهدید یا فرصت بودن آن مشخص می گردد. در صورتی که تعداد تاپ ریسک ها خارج از حد معمول و قابل انتظار بوده با توجه به قوانینی نظیر اصل پارتو برروی ریسک های متعدد موجود – با توجه به دانش پروژه های پیشین و اطلاعات موجود – تحلیل های آماری لازم انجام شده و مهم ترین و پر تکرارترین ریسک ها شناسایی و به مرحله بعد معرفی می گردند.
انجام پاسخ مناسب ریسک
در این مرحله اقدامات متناسب با ریسک های ارزیابی شده صورت می گیرد همچنین با توجه به نوع پاسخ به ریسک ها و شدت اثر و احتمال آن استراتژی های از پیش تعیین شده مورد بررسی و بازنگری قرار می گیرند.
به طور کلی اقدامات انجام گرفته برای ریسک های ارزیابی شده در دسته بندی های زیر قرار می گیرند:
- اجتناب: برخی از ریسک های شناسایی شده به قدری مهم و حتمی می باشند که می بایست به کلی حذف گردند و اگر امکان این مهم وجود نداشته باشد ممکن است منجر به تغییرات بسزایی در روند کلی فرآیند طراحی پایپینگ شوند. به عنوان مثال وجود آبهای زیر سطحی با تراز بالا که منجر به اجتناب از طراحی پایپینگ به صورت دفنی می شوند.
- انتقال: در این اقدام تیم متولی مواجهه با ریسک عوض می شوند و به نوعی مسئولیت رویارویی با آن ریسک به گروه دیگری واگذار می شود. به عنوان مثال در بخشهایی که امکان طراحی پایپینگ به دلایل مختلف با توجه به میزان صرف هزینه و زمان در درون تیم طراحی به صرفه نبوده و یا امکان پذیر نمی باشد؛ با تغییر متولی انجام متناسب تر و مسلط تر برای طراحی بخش مربوطه، استراتژی انتقال برای ریسک مورد نظر انتخاب می گردد. به عنوان مثال در مواقعي که طراحي و تغييرات در مسير پايپينگ با مشکلات و هزينه هاي متفاوت مانند تکیه گاه گذاری پر هزينه مواجه مي باشد، استراتژی انتقال از لحاظ رفع اين مشکل در هماهنگي با ساير ديسيپلين ها مانند ساختمان صورت مي گيرد تا با هماهنگي با آنها تکیه گاهي کم هزينه تر و با صرف زمان کمتر فراهم گردد.
- تعدیل: گاهی فرآیند طراحی پایپینگ ناگزیر به مواجهه با ریسک بوده اما می توان امکان احتمال وقوع آن را کاهش داده و شدت اثر آن تقلیل داد. در این موارد از استراتژی تعدیل استفاده می گردد. به عنوان مثال در مناطق سردسیر نیاز به عایق گرمایی برای خطوط آب محوطه؛ که ممکن است در معرض یخزدگی قرار گیرند؛ الزامی بوده و تجهیزات لازم به دلایل متعدد؛ مانند شرايط اقتصادي پيچيده و عدم تامين ارز کافي که براي تهيه کالاهاي خارجي متناسب با این نیاز به راحتي امکان پذير نبوده؛ در دسترس نمی باشند. و از طرفی لزومی به اجرای خطوط به صورت روزمینی در برخی نقاط وجود ندارد. در این شرایط می توان با تغییر مسیر خطوط پایپینگ و اجرای آنها به صورت دفنی، ضمن تغییر جنس لوله به منظور کاهش هزینه، نیاز به عایق گرمایی گسترده را کاهش داده و تعدیل نمود. به عبارت دیگر در این نوع اقدام، احتمال و اثر وقوع ریسک را کاهش داده و ریسک اولیه شناسایی شده از ناحیه تاپ ریسک خارج می گردد.
- پذیرش: شماری از ریسک ها وجود دارند که امکان اجتناب و انتقال و تعدیل آنها وجود نداشته و به ناچار می بایست پذیرفته شوند. در این نو ع از ریسک ها ضمن پذیرش آنها می بایست در خصوص نوع واکنش به آن تصمیم گیری شود. گاهی این ریسک ها پذیرفته می شوند و اقدامی برای جایگزینی آن برنامه ریزی نمی گردد(پذیرش منفعلانه) و در برخی موارد نیز این اقدامات برنامه ریزی می گردند(پذیرش فعال). به عنوان مثال برای تامین خطوط لوله، جنس و یا تامین کننده مورد تائید کارفرما در دسترس نبوده و این ریسک مورد پذیرش قرار می گیرد و تا زمان وقوع آن اقدامی صورت نمی گیرد که این نوع پذیرش، منفعلانه می باشد. در مورد مشابه اگر سریعاً تامین کننده جایگزین و یا جنس دارای خواص مشابه انتخاب و (در زمان مناسب) به کارفرما جهت تائید معرفی گردد؛ پذیرش فعال صورت پذیرفته است.
- تحقق: در برخی موارد که ریسک ها از جنس فرصت می باشند، برنامه ریزی های لازم جهت تحقق حتمی آن از قبل صورت می پذیرد. به عنوان مثال در برخی موارد تجهیزات؛ مشروط بر هزینه و قابلیت در دسترس بودن مشابه؛ امکان انتخاب آنها به نحوی وجود دارد که منجر به کاهش پیچیدگی پایپینگ و استفاده از تجهیزات و المانهای خاص پایپینگی می گردند. در این موارد سعی برآن است تا از تجهیزاتی از این دست انتخاب شود. انتخاب تجهیزات با محدوده بارهای مجاز وارده بر نازلهای متصل به پایپینگ وسیع تر که منجر به حذف اتصالات انبساطی و یا تکیه گاه های فنری می شوند؛ مواردی از این دست هستند. به عنوان مثال در پروژه های جاری با توجه به اینکه امکان خرید تجهیز اجکتور با محدوده بار مجاز بالا وجود دارد، این تجهیز انتخاب شده و المان های خاص پایپینگ در محدوده این تجهیز حذف شده اند. در پروژه های پیشین در اطراف این تجهیز خاص،جهت کاهش بارهای وارده به آن از تکیه گاه فنری استفاده می گردید.
- تقویت: گاهی با انجام برخی اقدامات می توان زمان و هزینه نصب و اجرای پایپینگ را کاهش داد. در صورت وجود امکان تغییر در فرآیند طراحی پایپینگ که منجر به این مهم گردد، این اقدام در مرحله طراحی صورت می پذیرد و احتمال وقوع این فرصت را افزایش داده و بهره وری کلی پروژه را سبب می شود. به عنوان مثال، پافشاری بر رعایت توالی و ترتیب تولید مدارک امری بدیهی بوده اما می توان با تغییر این زمانبندی با توجه به در دسترس بودن پیمانکاران در محل نصب و اجرای واحد صنعتی و کاهش هزینه آن نسبت به خدمت گرفتن پیمانکاران در زمانهای دیگر؛ کمک به سزایی نمود. این مهم مستلزم آگاهی کامل از فرآیند طراحی پایپینگ بوده و نباید اثرات تغییر تقدم و تأخر موارد طراحی منجر به ریسک جدید با اهمیت و احتمال وقوع بالا شود.
- به اشتراک گذاری: برونسپاری بخشی از پروژه که جزئی از موارد استراتژیک و دانش طراحی مجموعه صاحب فرآیند طراحی نباشد از مثالهای مناسب استراتژی به اشتراک گذاری می باشد.
با توضیحات ارائه شده مشخص می گردد که بهتر است درخصوص تاپ ریسک ها عموماَ از روشهای اجتناب، انتقال و تعدیل استفاده شود. همانطور که در شکل 3 نمایش داده شده در خصوص باقی ریسک ها از روش های پذیرش منفعلانه و پذیرش فعال استفاده می گردد.
کنترل ریسک
این مرحله شامل فعالیت های پایش ریسک های شناسایی شده، نظارت بر ریسک های باقیمانده، شناسایی ریسک های جدید، بررسی اجرای برنامههای پاسخ به ریسک و ارزیابی اثربخشی اقدامات اجرا شده می باشد. در این مرحله فرآیند پایش ریسک های شناسایی شده صورت می گیرد تا از وضعیت آنها اطمینان حاصل شود. همچنین در این مرحله ریسک هایی که با اقدام پذیرش منفعلانه ترتیب اثر داده شده اند، می بایست مورد بررسی و کنترل مستمر قرار گرفته و تغییر وضعیت احتمال و اثر آنها مورد رصد قرار گیرد. هریک از ریسک ها که مطابق انتظار مورد اقدام قرارنگرفته و یا نتایج آن متناسب با اقدامات پیشگیرانه و برنامه ریزی ها نبوده در این مرحله مجدداً جهت شناسایی و ارزیابی به مراحل قبلی واگذار می شوند.
با معرفی چرخه تفکر مبتنی بر ریسک و شناسایی ریسک ها و تعریف اقدامات متناسب با احتمال و اثر هر یک در تمامی مراحل فرآیند طراحی پایپینگ، و پیاده سازی و پایش مستمر این چرخه، می توان از بهره وری سازمان در فرآنید طراحی پایپینگ اطمینان حاصل نمود.
آموزش صفر تا صد دوره revit mep در نوین پارسیان
در بخش بعدی شماری از مهم ترین ریسک های شناسایی شده در فرآیند طراحی پایپینگ که غالباً از نوع تاپ ریسک ها بوده اند معرفی و اقدام متناسب با هریک به تفصیل شرح داده شده است. شایان ذکرست از میان تمامی ریسک های موجود در این فرآیند تمرکز بر روی تاپ ریسک ها بوده، چرا که دارای اثر بسزایی در پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت در فرآیند طراحی پایپینگ می باشد.
ارزيابي و آسيب شناسي طراحي و اجراي سيستمهاي پايپينگ
در این بخش با توجه به پیادهسازی تفکر مبتنی بر ریسک در فرآیند طراحی پایپینگ به شماری از ریسکهای طراحی مطابق با تجارب پیشین پرداخته شده است و راه حلهای بکارگرفته شده برای بهبود فرآیند طراحی بیان شده است. از میان ریسک های شناسایی شده، تمرکز بر ریسک های با احتمال و اثر بالا مورد بررسی قرار گرفته اند.
ریسک | دلیل و اثر | اقدام متناسب و راه حل پیشنهادی | استراتژی اقدام |
1. مشخص نبودن تأمین کننده تجهیزات در ابتدای پروژه | با توجه به شرایط حاکم بر صنعت کشور، اکثر کارفرمایان امکان انتخاب دقیق و بموقع تجهیزات صنعتی را دارا نبوده و اکثراً تجهیزات اصلی در مراحل اولیۀ فرآیند طراحی تعیین نمیشوند. تغييرات مداوم تجهيزات در مراحل میانی و پاياني توليد مدارک اجرايي ، باعث تغییرات قابل توجهی در مدارک و حتی پایپینگ و سازۀ اجرا شده در واحد صنعتی میشود. | با انجام مطالعات در گسترۀ بازار در دسترس، منظور نمودن تجارب پروژههای پیشین و تجهیزات آنها، فرآیند طراحی پایپینگ حتیالامکان به نحوی انجام شود که امکان سازگاری بیشینه با دیگر تجهیزات بالقوۀ منظور شده را داشته باشد. درنتیجه با تغییر احتمالی هریک از تجهیزات در مراحل پیشرفتۀ پروژه، اثرات مخرب آن به سطح کمینۀ ممکن برسد. مثلاً در پروژههای اخیر با پیش بینی ابعاد اجکتور در ساختمانCEP پس از تغییر اجکتور ابعاد ساختمان ثابت مانده و فقط اسپول پایپینگ تغییر مینماید.
|
تعدیل و
پذیرش فعالانه |
2. عدم اجراي دقيق جزئيات مورد نظر طراحي | بدلیل مدلسازی تقریبی تجهیزات (نبود اطلاعات دقیق در مراحل ابتدایی و یا شبیهسازی با پروژههای پیشین)؛ در مرحلۀ اجرا مشکلات ناشي از برخورد و تداخل با ساير اجزاء، عدم تطابق پايههاي تجهيز باICW اجرا شده، عدم دسترسي مناسب به ابزارآلات موجود در روي تجهيز و نیز اثر مخرب بر روی تحلیل تنش خطوط بحرانی به دلیل حساسیت بالای نازلهای اتصالی تجهیزات را به وجود ميآورد. | با توجه به ایرادات پیش آمده در پروژههای پیشین، منظور نمودن سطح دقت و توانمندی موجود در مرحلۀ اجرا واحد صنعتی و لحاظ نمودن اثرات آن در فاز طراحی راهگشا خواهدبود. به عنوان مثال لحاظ نمودن موارد زیر در فرآیند طراحی:
استفادۀ حداقلی از تکیهگاهها با ابعاد غیر متعارف، به حداقل رساندن خطوط پایپینگ با مسیرهای دشوار در نصب و اجرا، منظور نمودن تغییرات احتمالی در برخی فواصل و جانماییها ( مطابق بادرس آموختهها) در مراحل مختلف تحلیل تنش خطوط بحرانی و پوشش آن در محدودۀ مجاز طراحی. |
اجتناب
و تعدیل |
3. تفاوت ديدگاه ذینفعان در امور پايهاي | تفاوت ديدگاه کارشناسان شرکتهای مختلف ذینفع از جمله مشاور و پیمانکاران متعدد کارفرما در نحوهي توليد مدارک مهندسي منجر به تغییر مدارک اجرایی در مراحل پیشرفتۀ پروژه میشود. | بحثهایی از نوع تفاوت ديدگاه پايهاي، در مدارک فاز پایه به تفصیل ارائه شده و مورد توافق ذینفعان قرار گیرد. بخشی از این مهم از طریق اعلام اولیه به کارفرما و تبیین در پیش نیازهای پایه ای دیده می شود. | اجتناب و
انتقال |
4. انحراف از روند منطقي ترتيب مدارک | عدم رعايت ترتيب منطقی توليد مدارک و یا تغییر در مدارک پیشنیاز -بعضاً با توجه به شرایط ناپایدار و تغييرپذير اجرای پروژه امریست ضروری، اما چون عمدۀ مدارک پايپينگ جزء آخرين مدارک اجرائی ميباشند- منجر به ويرايش چندبارۀ مدارک اجرائی، ناهماهنگي و دوبارهکاری در اجرا میشود. | استفاده از ابزار روزآمد مانند AVEVA E3D با اهداف متعدد از جمله تغییر اتوماتیک خطوط پایپینگ با توجه به تغییر P&ID و … ، متوقف نمودن مدارک پیش نیاز در مراحل اصلی فرآیند طراحی، استفاده از رویههای کاربردی طراحی مانند رویۀ 30-60-90 و گزارشگیری مستمر از تداخل موجود در مدل سهبعدی در مراحل مختلف | نعدیل
و پذیرش فعالانه |
5. در دسترس نبودن پايگاه دادۀ پروژههاي قديمي | با توجه به اينکه عمدۀ پروژههاي نیروگاهی به صورت طرح توسعه است و بعضاً عدم دسترسي کافي به مدارک از قبل ساخته شده يا چون ساخت باعث ايجاد عدم اطلاع کافی از معارضات و شرایط موجود در سایت شده و نتیجتاً منجر به توليد مدارک غير دقيق و تعارضات طرح جديد و طرح قديم میگردد. | حفظ و نگهداري و مخصوصاً سازماندهي مناسب مدارک چون ساخت چه در هنگام توسعه طرح و چه در هنگام تعميرات امری مطلقاً ضروری می باشد. میتوان با استفاده از توانمندیهای موجود در مجموعۀ موننکو با توجه به وجود زیرساختهای منحصربفرد در امر مستندسازی و آرشیو مدارک، و تواناییهای سختافزاری و مغزافزاری موجود برای تصويربرداري سهبعدي، مدلسازی و نظارت جامع سهبعدی بخشهای متعدد واحد صنعتی ( طراحی و ساخته شده توسط مجموعههای متعدد داخلی و خارجی) اثرات این ریسک را به حداقل رساند. | اجتناب
و انتقال
|
6. وجود تجهیزات و اقلام سازهای از پروژههای پیشین | محدودیت در تهیۀ اقلام متنوع مورد نیاز پایپینگ، باتوجه به محدودیتهای موجود در بازار و یا ملاحظات اقتصادی و يا تقاضای بکارگیری تجهيزات باقيمانده از يک پروژۀ خاص؛ در برخی موارد منجر به طراحی دست بالا میگردد. | استفاده طراح پایپینگ از حاشیۀ امن ایجاد شده و جهتدهی به آن به نفع بخشهای بحرانی دیگر منجر به صرفهجویی در زمان و هزینه طراحی و اجرا میشود. به عنوان مثال در برخی از پروژهها به دلیل وجود تجهیزاتی مانند پمپ با هد بالاتر و یا وجود پروفیلهای سازهای با ابعاد بزرگتر از حد نیاز، در برخی هزینههای عمیق نمودن پیت محل قرارگیری پمپ و صرف زمان بیشتر برای بهینهسازی سازۀ مورد طراحی صرفنظر شدهاست. اثرات منفی این مهم در صورت امکان با المانهای کم هزینه تر پوشش داده می شود.
|
تعدیل
و تحقق |
7. تیپسازی پروژهها | از موارد ديگر که باعث بهينهسازي توليد مدارک در تمام بخشها از جمله بخش پايپينگ ميشود ايناست که براي تمام پروژههاي مشابه از نظر فني و محیطی و شرایط قراردادی یکسان؛ امکان یکسانسازی و اصطلاحاً تیپسازی طراحی وجود دارد.
|
با شکلگیری رویۀ یکسانسازی؛ تولید, سازماندهي و ذخيرهسازي مدارک تسهیل شده و در هر پروژه به جاي توليد مدارک از مراحل ابتدایی، فقط تغييرات مربوط به شرايط اجرايي پروژۀ جديد در طراحی مرجع اعمال شود. | تقویت
و تحقق |
8. عدم مدلسازی کامل برخی اقلام حاشیهای | عدم مدلسازی برخی از اجزای کماهمیت تجهیزات و یا ساپورتهای مربوط به سیستمهای پایپینگ، بعضاً باعث ایجاد تداخل تجهیزات با سایر اجزاء شده که به سادگی قابل تشخیص و رصد نیستند. | مدلسازی این اجزاء با توجه به امکانات و تسهیلات جدید نرم افزارE3D تداخلات را به حداقل میرساند. همچنین این نرمافزار امکانات خاصی برای مدلسازی ساپورتها فراهم کرده که این مهم علاوه بر سازماندهی بررسی تداخلات سیستمهای پایپینگ، باعث تسریع و دقت بیشتر در تولید مدارکSUPPORT M.T.O. و SUPPORT LAYOUT میشود.
|
اجتناب
و تعدیل |
9. مجاری ارتباطی بین نرمافزارهای طراحی | در برخی نرمافزارهای موجود در طراحی مهندسی که در توالی فرآیند طراحی قرار میگیرند, امکان تطابق خروجیها و ورودیها وجود ندارد. به عنوان مثال استفاده از نرمافزارAUTOCAD براي توليد مدارک پايهایP&ID زمينهساز اشتباهات در توليد اين مدارک حساس و مدارک متأثر میگردد و یا لینک ارتباطی بین نرمافزار PDMS و CAESAR II بسیار ضعیف و ناقص است که منجر به بازطراحی مسیر پایپینگ در هر دو نرمافزار میشود. | با استفاده از نرمافزار تخصصي که توليد مدرکP&ID را به مدل سهبعدي متصل ميکند ميتوان تغييرات و اصلاحات انجام شده در مدارک بالادستي را به صورت خودکار به مدلسازي سه بعدي منتقل کرده و سرعت و دقت ويرايش مدارک را بالا میرود. استفاده از نرم افزارهای جدید شرکت AVEVA با عنوان AVEVA E3D که شامل ماژول AVEVA P&ID بوده و لینک مستقیم ارتباط با نرمافزار تحلیل تنش CAESAR II را بدون ایراد و نیاز به اقدامات اضافۀ تغییر فرمت و …. فراهم نموده است، راهگشای مرتفع نمودن این موانع و تسریع در فرآیند طراحی پایپینگ میباشد. | تحقق
و تقویت |
10. انتقال دانش و تجربه | آموزش کارشناسان در زمینههای تخصصی و موارد بروزرسانی شده استانداردها و کدهای طراحی، قابليتهاي نرمافزارهاي موجود و دستورات پرکاربرد- جهت کاهش حجم انجام کارههاي دستي و تکراري – و توجه به درس آموختههای پروژههای پیشین از طریق برگزاری سمینارهای متعدد و انتقال تجارب در راستای طراحی بهینه پایپینگ و نگاه یکپارچه به تمام بخشهای واحد صنعتی، از ضروریات مورد اشاره در سیستم مدیریت یکپارچه میباشد. | برگزاری منظم کلاسهای آموزشی مختلف مورد نیاز روز بازار و همچنین انتقال دانش از شرکتهای صاحب نظر در زمینههای مربوطه باعث میشود تا از طریق افزایش دانش مهندسی و ایجاد توانایی استفاده از قابلیتهای مختلف ابزارهای موجود؛ زمان فرآیند طراحی حتیالامکان کاهش یابد. همچنین از طریق استفاده از ابزارهای کنترلی نظیر پایش میانگین مرتبههای بازنگری، سنجش سطح رضایت کارفرمایان و… میتوان دقت فرآیند طراحی را به منظور بهینهسازی و کاهش اتلافات زمانی و هزینهای افزایش داد. | تحقق
و تقویت |
نتیجه گیری
با توضیحات ارائه شده مشخص شد که پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک در هر سازمان تا چه حد می تواند بهره وری اثر بخش سازمان را افزایش دهد. این مهم در تمامی بخش های سازمان می بایست پیاده سازی شده و یکی از بخش های اصلی شرکت های مشاوره مهندسی بخش مهندسی و طراحی می باشد. از آنجایی که بخش پایپینگ و طراحی پایپینگ ارتباط حداکثری با تمامی بخش های مهندسی طرح را داشته و دارای مجاری متعدد فنی و زمانی با سایر واحدهای طراحی می باشد، پیاده سازی این مهم در آن فرآیند می تواند منجر به بهره وری هرچه بیشتر و کاهش اتلافات زمانی و هزینه ای و همچنین تطابق هرچه بیشتر با انتظارات ذینفعان و انجام بندهای قراردادی گردد. با عنایت به توضیحات ارائه شده بندهای استانداردی و مدیریت دانشی مطابق با منابع مهم و اثر بخش در این زمینه در فرآیند طراحی پایپینگ پیاده سازی شد و ضمن بررسی و گردآوری ریسک های موجود، از طرق مختلف و از پیش تعیین شده، سعی در کاهش اثرات منفی تهدید ها و تقویت و تحقق اثرات مثبت فرصت ها صورت گرفت که بسته به ماهیت هریک از ریسک ها و همچنین اثر آنها بر روی فرآیند های آتی در اجرای واحد صنعتی، استراتژی های اقدام مناسب اتخاذ و در دستور کار قرار گرفت.
ضمن اجرای این بند استانداردی در فرآنید طراحی پایپینگ، با توجه به گزارشات کسب شده از کارفرمایان محترم و همچنین بنانهادن سامانه بازخوردها و اجرایی کردن آن در زمان طراحی در بخش مربوطه، در بخش های اجرایی و در زمان بهره برداری، مخاطرات و محصولات نامنطبق به طرز چشم گیری کاهش یافته و تلاش این واحد مهندسی و گروه موننکو در به حداقل رساندن این مخاطرات می باشد.
گردآوری توسط سعید فلاحی، نسرین الوندی، محمدعلی هادی