مدیریت آموزش و الگوهای آن

0

تغییر و تحولات سریعی که در عرصه علوم، فناوری و رفتار‌ها و روﺍل زندگی ﺍنسان پدید آمدﻩ؛ ﺍنتظارﺍت جدیدی رﺍ ﺍز نظام‌های آموزشی پدید آوردﻩ و تغییرﺍت متناسبی رﺍ در فرﺍیند فعالیت‌های آموزشی میﻃلبد. دروﺍقع نظام‌های آموزشی ﺍمروزی ضرورت تربیت نیرو‌های توﺍنمند در درک دنیای پیچیده موجود، خلاﻗیت و مبتکر بار آوردن فرﺍگیرﺍن رﺍ بیش ﺍز پیش ﺍﺣساﺱ میکنند . ﺍز نظر هنسون(۲۰۰۳) دروﺍﻗع هدﻑ ﺍز تدریس، به  عبارت سادﻩ، ممکن ساختن یادگیری برﺍی فرﺍگیرﺍن ﺍست ( Shams, 2005 ) متصدیان و متخصصان علوم تربیتی و روﺍنشناسان تربیتی نیز به  دلیل تلقی مقوله تدریس به  عنوﺍن فنیترین و ﺍصلیترین کارکرد نظام آموزشی، تدریس ماهرﺍنه و مسئولیتپذیر و پاسخگو بودن مدرسان رﺍ مورد ملاﺣظه ﻗرﺍر میدهند. شایسته ﺍست همه تلاﺵ نظام آموزشی در مقاﻃع تحصیلی، رشته‌ها آموزشی و دروﺱ مختلف به  دستیابی ﺍهدﺍﻑ آموزشی مورد نظر معطوﻑ باشد و برﺍی آن ﺍز نظریات مختلف در ﺣوزﻩ روﺍنشناسی یادگیری و ﺍلگو‌های تدریس ﺍستفادﻩ شود. ﺍهمیت هر یک ﺍز ﺍین نظریات در تئوریزﻩ کردن فرﺍیند یادگیری و ﺍرﺍﺋه رﺍهکار رسیدن به  ﺣدﺍکثر ﺍﺛربخشی در نظام آموزشی ﺍست. ﺍنتخاﺏ ﺍلگوی مناسب تدریس در ﺍرتقای میزﺍن یادگیری و عملکرد آموزشی دانش آموزان و نیز در میزﺍن ﺍنگیزﺵ و رفتار و عملکرد ﺍجتماعی دانش آموزان مؤﺛر ﺍست.

تقابل روش های تدریس سنتی و مدرن

روﺵ تدریس سنتی، به  جای پرورﺵ و ﻇﻬور خلاﻗیت، سبب نابودی و ﺣذﻑ آن میگردد. شیوﻩ‌های آموزﺵ سنتی، به  دلیل عدم ﻃرﺡ موضوﻉهای بحث‌برﺍنگیز، محیط آموزشی ملالت‌آور ﺍیجاد میکند .( Shams, 2005 ) ویژگی مشترک بیشتر ﺍلگو‌های سنتی آموزﺵوپرورﺵ رسمی یعنی معلم محوری، ﺍرتباﻁ یک سویه معلﻢ با دﺍنش آموز، تاکید معلم بر محتوﺍی کتاﺏ‌های درسی، ﺍنفعال شاگردﺍن، ﻏفلت ﺍز ﺍیجاد کانال‌های ﺍرتباﻃی بین شاگردﺍن برﺍی مذﺍکرﻩ، مباﺣثه، مفاهمه و مناﻇرﻩ در فﻬﻢ مطالب درسی و ﺍرزشیابی ﺍز آن‌ها ﺍست. در آموزﺵوپرورﺵ سنتی به  شاگردﺍن فرصتی کمتر برﺍی ﺍرتباﻁ درونی و ﺍستفادﻩ ﺍز ﺍستعدﺍد‌های فردی و خلاﻗیت دﺍدﻩ شدﻩ ﺍست. ﺍما در روﺵ‌های فعال دانش آموزان بیشتر درگیر فعالیت‌های آموزشی میشوند و بخش ﺍعظﻢ کار آموزﺵ رﺍ به  عهدﻩ می گیرند. دروﺍﻗع، تعاملی دو سویه بین دانش آموزان و معلﻢ و دانش آموزان با یکدیگر وجود دﺍرد. در ﭼنین محیط هایی خلاﻗیت دﺍنش آموزﺍن تقویت شدﻩ و موجبات پیشرفت تحصیلی آن‌ها فرﺍهﻢ میشود .( Shams, 2005 )

مدیریت آموزش

الگوهای نو

در ﺍلگو‌های جدید تدریس نقش معلم ﺍز یک ﺍنتقالدهندﻩ صرﻑ دﺍدﻩ‌ها به  یاریگر فرﺍگیری، رﺍهنما و هﻢدرﺱ با دﺍنشآموز تغییر یافته ﺍست. با بهکارگیری ﺍلگو‌های مناسب تدریس ضمن کمک به دانش آموزان در کسب دﺍنش و ﺍﻃلاعات، مﻬارتها، رﺍﻩ ‌های تفکر و ﺍبرﺍز نظرشان، ﺍبزﺍر یادگیری و ﭼگونگی یادگیری نیز به  آنان آموخته می شود. دروﺍﻗع، نتیجه درﺍزمدت آموزﺵ با ﭼنین ﺍلگوهایی، ﺍستعدﺍد‌های ﺍفزودﻩ دﺍنش آموزﺍن برﺍی یادگیری آسان تر و مؤﺛرتر به  دلیل دﺍنش و مﻬارت کسب شدﻩ و ﭼیرگی آنان بر مﻬارت ‌های یادگیری ﺍست Aghayari, 2004 ) & .( Behrangi ﺍلگوی ﺍکتشافی تدریس ۲ و ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ ۳ ﺍزجمله ﺍلگو‌های جدید هستند که محیطی برﺍی یادگیری فعال و دﺍنشآموز محور رﺍ فرﺍهﻢ مینمایند.

ﺍلگوی ﺍکتشافی تدریس

ﺍین ﺍلگو در برخی منابع به عنوﺍن ﺍلگویی ﺍز خانوﺍدﻩ ﺍلگو‌های پردﺍزﺵ ﺍطلاعات و به ویژﻩ مسئله محور مطرﺡ شدﻩ ﺍست. ﺍین  ﺍلگو رﺍ در ﺫیل ﺍلگو‌های ﺍستقرﺍیی طبقه بندی کردﻩﺍند. مرﺍﺣل آموزﺵ برﺍی یادگیری ﺍکتشافی شامل -۱ : تعیین قصد یا هدﻑ -۲ ، ﺍنتخاﺏ یک موقعیت مشکل آفرین یا معما برﺍنگیز -۳ ، آمادﻩ ساختن یادگیرندگان و توضیح دﺍدن روﺵ ‌های ﺍکتشافی -۴ ، ﺍرﺍﺋه موقعیت معما برﺍنگیز، -۵ جمع آوری ﺍطلاعات یا دﺍدﻩ‌ها و آزمایشگری -۶ ، فرضیه سازی و توضیح دﺍدن -۷ ، تحلیل فرﺍیند ﺍکتشاﻑ، -۸ ﺍرزشیابی ﺍست .( Seyf, 2011 ) دانش آموزان در آن با موقعیتی مسئلهدﺍر موﺍجه میشوند و با ترکیب وﺍقعیتها، ﺍطلاعات و ﺣقایق به  رﺍﻩﺣل جدیدی دست مییابند. ﺍین ﺍلگو در برخی دیگر ﺍز منابع به  عنوﺍن رویکردی آموزشی و یادگیری در نظر گرفته شدﻩ و پارﻩﺍی ﺍز ﺍلگو‌ها در ﺫیل آن طبقه بندی میشوند. محققان بسیاری نیز آن رﺍ در گروﻩ ﺍلگو‌های پژوهش محور طبقه بندی کردﻩ و مورد بررسی قرﺍر دﺍدﻩﺍند. در ﺍین پژوهش ﺍلگوی ﺍکتشافی تدریس مبتنی بر دیدگاﻩ برونر در کتاﺏ »به سوی یک نظریه آموزشی« مورد نظر ﺍست. پس ﺍز وی صاﺣبنظرﺍن مختلفی درباره آن پژوهش‌ها و مباﺣث تکمیلی ﺍرﺍﺋه کردﻩﺍند. ﺍین ﺍلگو بیش ﺍز توجه به  خود یادگیری به  فرﺍیند یادگیری توجه دﺍرد. دانش آموزان رﺍ در برﺍبر دﺍنسته‌ها قرﺍر نمیدهد بلکه آن‌ها رﺍ با مسئله روبه‌رو میسازد تا خود به  کشف روﺍبط و رﺍﻩﺣل‌ها دست یابند. برونر و پیروﺍن ﺍلگوی ﺍکتشافی معتقدند ﺍین ﺍلگو فرﺍموشی رﺍ به  ﺣدﺍقل میرساند و برﺍی همه مقاطع، رشته‌ها و دروﺱ قابل ﺍستفادﻩ ﺍست .( Shabani, 2014 ) ﺍین ﺍلگو دﺍرﺍی مخالفانی ﺍزجمله ﺍسکینر Shabani, ، 2014 هم هست و پارﻩﺍی ﺍز پژوهش‌ها نیز ﺍﺛربخشی روﺵ ﺍکتشافی هدﺍیت نشدﻩ رﺍ زیر سؤﺍل میبرند.

جهت شرکت در دوره آموزش مدیریت پروژه نوین پارسیان کلیک نمایید

ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ

ﺍین ﺍلگو در سال‌های ﺍخیر و مبتنی بر آخرین دستاورد‌های علمی ﺣوزﻩ آموزﺵوپرورﺵ، روﺍنشناسی یادگیری و مدیریت آموزشی توسط بهرنگی مطرﺡ شدﻩ و در ﺣال گسترﺵ ﺍست. ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ در ﺣوزﻩ نظری، میرﺍﺙ تئوری و عملیاتی بیش ﺍز ۲۱۶ پژوهش ﺍنجام یافته ﺍز سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ در رﺍبطه با بهبود آموزﺵ رﺍ در خود جای دﺍدﻩ ﺍست (Behrangi, 2011& & Karimi karimi, 2014 & .Behrangi ) ﺍکنون ﺍستناد به  نتایج پژوهش‌ها برﺍی تثبیت توﺍن ﺍین ﺍلگو به  مرﺍتب بیشتر شدﻩ ﺍست. در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ به  مرﺍﺣل زیر توجه شدﻩ ﺍست:

  1. ساختاربندی مفاهیم و عناوین ﺍصلی مبحث درسی در قالب رسم نقشه و نمودﺍر
  2. تصویرسازی ﺍز عناوین کلی و جزﺋی مبحث درسی
  3. ﺍرزیابی تکوینی آمادگی شاگرد بر ﺍساﺱ نقشه درﺱ
  4. فرصت دﺍدن به  دانش آموزان برﺍی نقد نمره ﺍرزشیابی معلم
  5. ترسیم نمودﺍر پیوند بین عناوین و زیر عناوین مبحث درسی به  طور مستقل
  6. مقایسه نمودﺍر ترسیمی شاگرد با نمودﺍر تهیه شدﻩ و کامل شده ﺍصلی ﺍو
  7. جورﭼین و آﻏاز ﺍستفادﻩ ﺍز خلاقیت شاگردﺍن در یادگیری (تهیه نمودﺍر مطلوﺏ)
  8. تدوین سناریوی تدریس محتوﺍی درﺱ (روﺍیت تدریس)
  9. ﺍجرﺍی برنامه تهیه شدﻩ برﺍی آموزﺵ درﺱ
  10. ﺍرزشیابی پایانی ﺍز نوﻉ کلینیکی و تاﺛیر آن بر شناسایی مشکلات یادگیری

وجوﻩ مشترک دو ﺍلگو در ﺣوزﻩ نظری

بررسی مباﺣث مطرﺡ شدﻩ توسط صاﺣبنظرﺍن در ﺣوزه نظری نشان ﺍز وجود پارﻩﺍی ﺍز شباهت‌های مهم و کلیدی بین ﺍین دو ﺍلگو دﺍرد. ﺍین پژوهش ویژگی‌های قابل شمول ﺍلگوی کاوشگری به  ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ رﺍ مورد بررسی قرﺍر میدهد. بر ﺍساﺱ فرﺍتحلیلی ﺍز ۱۶۷ پژوهش مختلف مرتبط با ﺍلگو‌های پویای تدریس، برخی ﺍز ﺍین ویژگی‌ها رﺍ به  عنوﺍن عناصر مؤﺛر در موفقیت دانش آموزان مورد تﺄکید قرﺍر دﺍدﻩﺍند. آن‌ها در جدول ۱ زیر عنوﺍن ﺍلگوی ﺍکتشافی با توجه به  وجودشان در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ خلاصه شدﻩﺍند و در ﺍدﺍمه مورد بررسی بیشتر قرﺍر گرفتهﺍند.

جدول مدیریت آموزش
جدول .۱ ویژگی‌های مشترک دو ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ و ﺍکتشافی تدریس بر مبنای مبانی نظری

 

پیش سازمان دهندﻩ

مفهوم پیش سازمان دهنده که در نظریه یادگیری آزوبل ۱مطرﺡ شدﻩ ﺍست، به عنوﺍن لازمه سازماندهی دﺍنش در ﺫهن دانش آموزان ﺍهمیت بسیاری دﺍرد و برﺍی تهیه آن روﺵ‌ها و نرمﺍفزﺍر‌های گوناگونی ﺍبدﺍﻉ شدﻩ ﺍست .( Petrina, 2007 ) نظریه یادگیری معنی دار آزوبل معلم رﺍ موﻇف به ﺍرﺍﺋه پیش سازمان دهنده قبل ﺍز ﺍرﺍﺋه محتوﺍی درﺱ میکند. در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ، دانش آموز قبل ﺍز هر ﺍقدﺍمی با بررسی محتوﺍی آموزشی و طرﺍﺣی نمودﺍر محتوﺍیی، پیش سازمان دهنده رﺍ در ﺫهن خود و سپس بر روی کاﻏذ ﺍیجاد میکند. همچنین دانش آموزان با ﺍستخرﺍﺝ »شناسه های مفهوم« ( Concept attribution ) و تصویرسازی ﺫهنی در گام‌های دوم و سو م به ساخت ﺫهنی مناسبی ﺍز محتوﺍی درﺱ دست مییابند. هرﭼند مفهوم پیش سازمان دهنده بر ﺍساﺱ آنچه آزوبل مطرﺡ میکند در ﺍلگوی ﺍکتشافی توسط برونر مدنظر قرﺍر نگرفته ﺍست؛ باﺍینﺣال در ﺍین ﺍلگو بر ساخت یادگیری ( Structure Learning ) تﺄکید فرﺍوﺍنی شدﻩ ﺍست. برخی محققین در تبیین یادگیری ﺍکتشافی هدﺍیت شدﻩ، ﺍولین گام رﺍ ﺍیجاد ساختار معکوﺱ عملکرد محوری در نظر میگیرند.

دستیابی به سطوﺡ بالای ﺣیطه شناختی

نقطه مطلوﺏ و ﺍیدﻩآل برﺍی نظام آموزشی و فرﺍیند تدریس ﺍجتناﺏ ﺍز توقف در سطوﺡ سادﻩ و پایین ﺣیطه شناختی بلوم و دستیابی به سطوﺡ پیچیدﻩ و بالای آن ﺍست .( Wiegand, 2006 ) در بسیاری ﺍز ﺍلگو‌ها سازوکار لازم برﺍی ﺍین منظور پیشبینی نشدﻩ ﺍست؛ باﺍینﺣال صاﺣبنظرﺍن دو ﺍلگوی مورد بررسی در ﺍین پژوهش، بر دستیابی به سطوﺡ بالای ﺣیطه شناختی تﺄکید دﺍرند. ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ در گام‌های مختلف زمینه دستیابی دانش آموزان رﺍ به سطوﺡ بالای ﺣیطه شناختی فرﺍهم میکند؛ به عنوﺍن نمونه در گام سوم گفتمان دانش آموزان در خصوﺹ مفاهیم کلیدی محتوﺍی درﺱ ضرورت مییابد و در گام ششم یعنی مطرﺡ شدن تهیه نقشه مطلوﺏ، آن‌ها باید به مهارت »ترکیب« در سطوﺡ پایینتر شناختی دست یافته باشند .( Behrangi, 2015 ) ﺍلگوی ﺍکتشافی نیز بر کشف و خلق موقعیت‌ها و یا ﺍرﺍﺋه رﺍﻩﺣل رفع مشکلات ﺍز طریق بینش و شهود تﺄکید دﺍرد. برونر ﺍز بنیانگذﺍرﺍن روﺵ آموزﺵ ﺍکتشافی معتقد ﺍست، باید روﺵ ﺍکتشافی رﺍ به عنوﺍن شرﻁ ضروری برﺍی یادگیری شیوﻩ ﺣل مسئله در نظر گرفت. وی در فرآیند یادگیری بیش ﺍز هر ﭼیز به ساخت موضوﻉ یادگیری و دریافت تفکر شهودی تﺄکید دﺍرد. برونر نظارت و کنترل رﺍ شایسته تعلیم و تربیت ﺍنسان نمی دﺍند و رﺍﻩ ﺣل هایی رﺍ ترجیح می دهد که دﺍرﺍی خلاقیت و آزﺍدی ﺍنسان باشد. به نظر ﺍو تنها یادگیری ﺍکتشافی ﺍست که می توﺍند ﺍین ﺍرزﺵ‌ها رﺍ تﺄمین کند .( Kadivar, 2017 )

ﺍرﺍﺋه محتوﺍی روزآمد

محتوﺍی موجود در کتاﺏ‌های درسی با تازﻩترین مباﺣث علمی مرتبط، سال‌ها فاصله دﺍرند. با توجه به ویژگی‌های عصر ﺍطلاعات و ﺍرتباطات، ضرورت دﺍرد ﺍلگوی مورد ﺍستفادﻩ در کلاﺱ درﺱ ضمن توجه به محتوﺍی کتاﺏ، ﺍز روزآمدترین مفاهیم مرتبط بهرﻩبردﺍری نماید تا ﺍز ﺍین طریق دانش آموزان به دﺍنش روزآمد مسلط شوند. ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ شاگردﺍن رﺍ با تازﻩترین دستاورد‌های علمی مرتبط با محتوﺍی درﺱ موﺍجه میکند. در ﺍین ﺍلگو سازوکار مناسب و دقیقی برﺍی بهرﻩگیری ﺍز جدیدترین مباﺣث علمی و روزآمد مرتبط با موضوﻉ درﺱ پیشبینی شدﻩ ﺍست. در ششمین گام ﺍین ﺍلگو دانش آموزان به یافتن نکات برگرفته ﺍز نظریات مرتبط ﺍز سایت‌ها و شبکه‌های ﺍینترنتی و نیز سایر منابع تشویق میشوند. مربیان ﺣرفهﺍی فهرستی ﺍز منابع مرتبط با موضوﻉ درﺱ رﺍ به شاگردﺍن معرفی میکنند و آن‌ها شناسه‌های مفهومی مباﺣث جدید رﺍ در کارت‌های رنگی آمادﻩ و در کلاﺱ با سایر ﺍعﻀا به ﺍشترﺍک میگذﺍرند .( Behrangi, 2015 ) ﺍلگوی ﺍکتشافی نیز در ﺫﺍت خود توجه به مطالب روزآمد رﺍ دﺍرﺍست. بدیهی ﺍست کتاﺏ و منابع آموزشی در ﺍختیار دانش آموزان برﺍی دستیابی آن‌ها به ﺍصول و رﺍﻩﺣل‌های مورد نیاز کافی نیست و آن‌ها ناگزیرند به منابع روزآمد و جدید مرﺍجعه کنند.

روش های مدیریت آموزش نوین

تحقق یادگیری شاگرد محور

پژوهشگرﺍن ﺍلگو‌های تدریس رﺍ بر ﺍساﺱ عنصر فعال بودن در فرﺍیند تدریس به دو دسته »دانش آموز- محور« و »معلم -محور« تقسیم میکنند. به طورکلی پژوهش‌ها ﺍز ﺍلگو‌های پویا و دانش آموز – محور ﺣمایت میکنند. بر ﺍساﺱ مبانی نظری موجود در هر دو ﺍلگوی مورد نظر، دانش آموز نقش محوری دﺍرد و تمرکز معلم تنها بر رﺍهبری فرﺍیند تدریس ﺍست. در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ سازوکار لازم برﺍی فعال بودن دانش آموزان فرﺍهم شدﻩ ﺍست. بهرنگی و نصیری ) & Behrangi ( Nasiri, 2015 در پژوهش خود نشان دﺍدند ﺍین ﺍلگو علاوﻩ بر مبتنی بودن بر فعالیت دانش آموزان؛ موجب ﺍفزﺍیش خود رﺍهبری دانش آموزان نیز میشود.

صاﺣبنظرﺍن ﺍلگوی ﺍکتشافی رﺍ نیز ﺍزجمله شاخﺺترین ﺍلگو‌های دانش آموز محور طبقه بندی میکنند. وبترﺍک ضمن ﺍرﺍﺋه یک دسته بندی در روﺵ تدریس بر مبنای ﺍرﺍﺋه یا عدم ﺍرﺍﺋه ﺍصول و رﺍﻩﺣل مسئله توسط معلم به دانش آموزان مدعی ﺍست معلم در روﺵ ﺍکتشافی هدﺍیت شدﻩ ﺍصول یا رﺍﻩﺣل رﺍ در ﺍختیار دانش آموز قرﺍر میدهد، ولی در روﺵ ﺍکتشافی هدﺍیت نشدﻩ معلم هیچ یک ﺍز ﺍصول و رﺍﻩﺣل رﺍ در ﺍختیار دانش آموز قرﺍر نمیدهد و دست یافتن به آن‌ها به عهده خود دانش آموز ﺍست .( Shabani, 2014 )

عدﺍلت آموزشی

یکی ﺍز جنبه‌های ﺣرفهﺍی عدﺍلت آموزشی بهرﻩمندی عادلانه دانش آموزان ﺍز موضوعات و روﺵ‌های یادگیری ﺍست. تبعیض روﺍ دﺍشتن در بهرﻩمندی عادلانه دانش آموزان ﺍز موضوعات و روﺵ‌های یادگیری ﺍز معﻀلات عمدﻩ و رنج‌آور مورد توجه مدﺍرﺱ آمریکایی و ﺍروپایی ﺍست .( Bonal, 2012 ) ﺍین موضوﻉ در کشور ما هم صادﻕ ﺍست. عدﺍلت آموزشی در ﺍسناد و قوﺍنین ﺍزجمله در سند تحول بنیادین آموزﺵوپرورﺵ مورد توجه قرﺍر گرفته ﺍست. در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ توجه به عدﺍلت آموزشی با توجه به پر کردن خﻸ‌های موجود ناشی ﺍز سایر عوﺍمل تبعیض آفرین و همچنین تاکید بر تقسیم محتوﺍی درﺱ در بین دانش آموزان و یا گروﻩبندی دانش آموزان مبتنی بر ﺣجم محتوﺍ – نه سطح توﺍنایی یا هوﺵ آن‌ها – مطرﺡ میشود .( Behrangi, 2015 ) نکته مهم ﺍلگو جلوگیری ﺍز برﭼسب زدن شاگرد زرنﮓ یا تنبل بر شاگردﺍن ﺍست. در ﺍلگوی ﺍکتشافی نیز با توجه به تمرکز ﺍلگو بر میزﺍن تلاﺵ فردی و جمعی دانش آموزان در دستیابی به ﺍصول یا رﺍﻩﺣل مساﺋل، تبعیﺾ صورت نمیگیرد و دانش آموزان بدون توجه به ویژگی‌های فردی و ﺍمکانات محیطی خارﺝ ﺍز ﺍختیار معلم، در برﺍبر محتوﺍ و زمان آموزﺵ یکسانی قرﺍر نمیگیرند.

مشارکت دانش آموزان در فرﺍیند تدریس

در گام ﭼهارم ﺍلگوی مدیریت هر یک ﺍز ﺍعضای گروﻩ‌ها برﺍی آموزﺵ مبحث خود به گروﻩ‌های دیگر رفته و پس ﺍز تعامل در خصوﺹ نکات ﺍساسی مطالب خود به گروﻩ ﺍولیه خود برمیگردند و رﻩآوردﻩ‌های خود رﺍ به دیگرﺍن میآموزند. ﺍز دیگر زمینه‌های مشارکت دانش آموزان مطرﺡ در گام ششم، مشارکت در تدوین برنامه درسی مطلوﺏ ﺍست. در هفتمین گام تکنولوﮊی مناسب برﺍی تدریس بر ﺍساﺱ تجارﺏ و علاقهمندی دانش آموزان در نظر گرفته میشود. در گام هشتم آن‌ها در تهیه نمودﺍر مطلوﺏ و در گام نهم در ﺍجرﺍی برنامه درسی و دریافت بازخورد ﺍصلاﺣی مشارکت میکنند. شاگردﺍن و معلم به طور مشترک به تعیین نقش، زمانبندی فعالیت‌های مرتبط با عناصر تدریس، تعیین ﺍلگو‌ها و تکنولوﮊی آموزشی مناسب و نحوه ﺍرزشیابی ﺍز نتایج و تاﺛیرﺍت آموزﺵ بر نگرﺵ و رفتار شاگردﺍن میپردﺍزند .( Behrangi, 2015 ) در ﺍلگوی ﺍکتشافی تدریس نیز بر ﺍهمیت مشارکت دانش آموزان در دستیابی به ﺍصول رﺍﻩﺣل مساﺋل تﺄکید میشود. رﺍیس و ناﺵ  Rice & Nash 2010 معتقدند هرﭼند برونر بهترین رﺍهبر یادگیری رﺍ دﺍشتن ﭼارﭼوﺏ و مدل عملیاتی برﺍی تدریس و یادگیری میدﺍند و بر یادگیری آزﺍد و مستقل دانش آموز تﺄکید دﺍرد باﺍینﺣال مشارکت و همکاری دانش آموزان در دستیابی به رﺍﻩﺣل، عامل مهم بهبود یادگیری ﺍست.

پرورﺵ خلاقیت در دانش آموزان

خلاقیت لازمه یک تدریس موفق ﺍست و شاید مهمترین وجه متمایز بین یادگیری ﺍنسان و ﺣیوﺍن و عامل پویایی جوﺍمع و تمدن‌ها ﺍست Hashemic, ) & Zolfagharia, Fathib .( 2011 بررسی دو ﺍلگوی مورد نظر نشان میدهد هر دو به صور مختلف به موضوﻉ خلاقیت دانش آموز ﺍهمیت میدهند و خلاقیت به عنوﺍن عنصری ﺫﺍتی درون آن‌ها نهفته شدﻩ ﺍست. در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ نمودﺍر پیوند مطلوﺏ بین عناوین و زیر عناوین مطرﺡ ﺍست. در ﺍین ﺣالت مطالب و مفاهیم تولید شدﻩ با توجه به نکات کلیدی در محتوﺍی جاری و نیز نکات برگرفته ﺍز منابع جدید مرتبط با موضوﻉ درسی نیازمند بازآفرینی ﺍست. پژوهش‌های علمی ﺍنجام شدﻩ نشان میدهند ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ موجب یادگیری مبتنی بر خلاقیت و عادتورزی به خلاقیت در یادگیری در تمام دروﺱ و در مقاطع مختلف تحصیلی میشود .( Behrangi, 2011 ) ماهیت ﺍلگوی ﺍکتشافی نیز خود عنصر خلاقیت رﺍ درون خود مورد توجه قرﺍر میدهد، زیرﺍ لازمه دستیابی به ﺍصول و رﺍﻩﺣل مساﺋل بهرﻩگیری ﺍز ﺫهن ﺍنتقادی و خلاقانه ﺍست. با توجه به رﺍبطه معنی دار تفکر ﺍنتقادی و تفکر خلاﻕ، ﺍین ﺍلگو با ﺍیجاد تفکر ﺍنتقادی و زیر سؤﺍل بردن یافته‌ها و معلومات قبلی، دانش آموز رﺍ به خلق ﺍصول و رﺍﻩﺣل جدید وﺍمیدﺍرد.

سازوکار ﺍرزشیابی

در ﺍلگوی مدیریت آموزﺵ علاوﻩ بر ﺍرزشیابی تکمیلی مطرﺡ در گام دهم، در گام نهم بازخورد ﺍصلاﺣی در ﺣین ﺍجرﺍی سناریو دریافت میشود و در گام پنجم نیز عملکرد دانش آموزان مورد ﺍرزشیابی قرﺍر میگیرد. در مرﺣله ﺍرزیابی نهایی نیز ﺍز روﺵ ﺍستاندﺍردشدﻩﺍی ﺍستفادﻩ میکند Behrangi, ) .( 2015 هرﭼند در ﺍلگوی ﺍکتشافی مکانیزم دقیق و ﺍستاندﺍری برﺍی ﺍرزشیابی فعالیت‌های دانش آموزان پیشبینی نشدﻩ ﺍست باﺍینﺣال با توجه به قرﺍر گرفتن ﺍین ﺍلگو در زمرﻩ ﺍلگو‌های پویای تدریس، ﺍرزشیابی در آن نقش مهمی بر موفقیت دانش آموزان دﺍرد.

 

گردآوری شده توسط ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﺑﻲ، ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺑﻬﺮﻧﮕﻲ، ﻋﻠﻴﺮﺿﺎ ﺩﻫﻘﺎﻧﻲ

ثبت نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نمیشود